۱. افسردگی اساسی (افسردگی بالینی) (Major Depression) (Clinical Depression)
اختلال افسردگی اساسی که به عنوان افسردگی تک قطبی یا بالینی نیز شناخته می شود، با احساس مداوم غم و اندوه یا عدم علاقه به محرک های بیرونی مشخص می شود.
دیس تایمی (اختلال افسردگی مداوم) Dysthymia (Persistent Depressive Disorder)
دیس تایمیا که به عنوان اختلال افسردگی مداوم نیز شناخته می شود، نوعی افسردگی طولانی مدت است که سال ها طول می کشد و می تواند زندگی روزمره، کار و روابط را مختل کند. افراد مبتلا به دیستایمیا اغلب شاد بودن را حتی در موقعیتهای معمولی شادیبخش دشوار میدانند. زمانی که در واقعیت با یک بیماری روانی مزمن سر و کار دارند، ممکن است به عنوان افراد عبوس، بدبین یا شاکی تلقی شوند. علائم دیستایمیا میتوانند در طول زمان بیایند و از بین بروند، و شدت علائم میتواند تغییر کند، اما علائم معمولاً تا دو ماه ادامه دارند.
#3. افسردگی شیدایی (اختلال دوقطبی) Manic Depression (Bipolar Disorder)
اختلال دوقطبی که گاهی اوقات به عنوان افسردگی شیدایی از آن یاد می شود، یک وضعیت سلامت روان است که باعث نوسانات شدید خلق و خو و تغییرات در سطح انرژی، تفکر، رفتار و خواب می شود. با افسردگی شیدایی، شما فقط احساس نمی کنید که “در زباله ها افتاده اید”. حالت افسردگی شما ممکن است منجر به افکار خودکشی شود که به احساس سرخوشی و انرژی بی پایان و غیر عادی تبدیل می شود. این نوسانات خلقی شدید ممکن است مکرر اتفاق بیفتد – مانند هر هفته – یا به صورت پراکنده ظاهر شوند – شاید فقط دو بار در سال.
#4. افسردگی پس از زایمان (افسردگی حین زایمان) Postpartum Depression (Peripartum Depression
احساسات غمگین و گریه های بعد از زایمان به عنوان “بیبی بلوز” شناخته می شود. بلوز نوزادی شایع است و در عرض یک یا دو هفته کاهش می یابد. این نوع غم و اندوه اغلب به تغییرات هورمونی قابل توجهی نسبت داده می شود که به دنبال زایمان اتفاق می افتد. تقریباً از هر هفت زن، یک زن چیزی شدیدتر از Baby Blues را تجربه می کند. با این حال، زنانی که زایمان می کنند و برای چندین هفته یا بیشتر با غم، اضطراب یا نگرانی دست و پنجه نرم می کنند، ممکن است افسردگی پس از زایمان (PPD) داشته باشند.
#5. اختلال عاطفی فصلی (SAD) Seasonal Affective Disorder (SAD)
اختلال عاطفی فصلی (SAD) نوعی افسردگی مرتبط با تغییر فصل است. افرادی که از SAD رنج می برند متوجه علائمی می شوند که هر سال تقریباً در زمان های مشابه شروع و پایان می یابند. برای بسیاری، علائم در پاییز شروع می شود و تا ماه های زمستان ادامه می یابد، اگرچه ممکن است گاهی SAD در بهار یا تابستان رخ دهد. در هر صورت، علائم افسردگی، مانند ناامیدی، خستگی، و از دست دادن علاقه یا لذت به فعالیتها، خفیف شروع میشوند و با گذشت هفتهها شدیدتر میشوند.
#6. افسردگی سایکوتیک (Psychotic Depression)
با توجه به آمار حدود 20 درصد از افراد مبتلا به افسردگی، دوره های افسردگی آنقدر شدیدی دارند که علائم روان پریشی در آنها ایجاد می شود. تشخیص اختلال افسردگی اساسی با ویژگی های روان پریشی ممکن است به افرادی داده شود که از ترکیبی از علائم افسردگی و روان پریشی رنج می برند: یک حالت روانی که با تفکر یا رفتار آشفته مشخص می شود. باورهای نادرست، معروف به هذیان، یا مناظر یا صداهای نادرست، معروف به توهم.
#7. اختلال نارسایی پیش از قاعدگی (PMDD) (Premenstrual Dysphoric Disorde)
اختلال نارسایی پیش از قاعدگی یا PMDD یک اختلال خلقی چرخهای و مبتنی بر هورمون است که معمولاً به عنوان یک شکل شدید و ناتوان کننده از سندرم پیش از قاعدگی (PMS) در نظر گرفته میشود. بر اساس مطالعه ای در مجله آمریکایی روانپزشکی، در حالی که تا 85 درصد از زنان PMS را تجربه می کنند، تنها حدود 5 درصد از زنان مبتلا به PMDD تشخیص داده می شوند. در حالی که علائم اصلی PMDD مربوط به خلق افسرده و اضطراب است، علائم رفتاری و فیزیکی نیز رخ می دهد. برای تشخیص PMDD، یک زن باید در اکثر دوره های قاعدگی سال گذشته علائمی را تجربه کرده باشد و این علائم باید بر عملکرد شغلی یا اجتماعی تأثیر منفی داشته باشد.
#8. افسردگی غیر معمول (Atypical Depression)
علیرغم نامش، افسردگی غیر معمول ممکن است در واقع یکی از برجسته ترین انواع افسردگی باشد. افسردگی غیر معمول با غم و اندوه مداوم یا ناامیدی که مشخصه افسردگی اساسی است متفاوت است.
این بیماری زیرشاخه ی افسردگی اساسی در نظر گرفته میشود که الگوی علائم افسردگی را توصیف میکند، از جمله: پرخوابی، پرخوری، تحریکپذیری، سنگینی در بازوها و پاها، حساسیت به طرد شدن، و مشکلات در روابط اجتماعی. یکی از نشانه های اصلی افسردگی غیر معمول در توانایی بهبود خلق و خوی فرد افسرده پس از یک رویداد مثبت است.
#9. افسردگی موقعیتی (افسردگی واکنشی/اختلال سازگاری) Situational Depression (Reactive Depression/Adjustment Disorder)
افسردگی موقعیتی که با نام دیگر افسردگی واکنشی یا اختلال سازگاری شناخته می شود، نوعی افسردگی کوتاه مدت و مرتبط با استرس است. این می تواند پس از تجربه یک رویداد آسیب زا یا مجموعه ای از تغییرات در زندگی روزمره خود ایجاد شود. نمونههایی از رویدادها یا تغییراتی که ممکن است باعث افسردگی موقعیتی شوند عبارتند از: طلاق، بازنشستگی، از دست دادن دوست، بیماری و مشکلات در روابط عاطفی. بنابراین افسردگی موقعیتی نوعی اختلال سازگاری است، زیرا از تلاش فرد برای کنار آمدن با تغییرات رخ داده ناشی می شود. اکثر افرادی که افسردگی موقعیتی را تجربه می کنند، در عرض حدود 90 روز پس از وقوع رویداد شروع به بروز علائم می کنند.
شماره 10. اختلال اختلال در خلق و خوی مخرب (DMDD) Disruptive Mood Dysregulation Disorder (DMDD)
DMDD یک تشخیص نسبتاً جدید است که برای اولین بار در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) در سال 2013 ظاهر شد. DMDD را به عنوان یک نوع اختلال افسردگی طبقه بندی می کند، زیرا کودکان مبتلا به برای تنظیم خلق و خو و احساسات مرتبط با سنشان دچار چالش هستند. به همین دلیل کودکان مبتلا به DMDD در پاسخ به ناامیدی، چه به صورت کلامی یا رفتاری، طغیانهای مکرر رفتاری از خود نشان میدهند. و در بین این طغیان ها، آنها تحریک پذیری مزمن و مداوم را به شدت تجربه می کنند.