اختلالات اضطرابی
اضطراب چیست؟
اختلالات اضطرابی اختلالاتی هستند که ویژگی مشترک آنها ترس مفرط و اضطراب و نابهنجاریهای رفتاری مرتبط با این علائم است. ترس واکنش هیجانی به خطری واقعی یا تهدیدی قریب الوقوع است. در حالی که اضطراب حس پیشبینی خطرات آتی است. واضح است که این دو حالت با یکدیگر همپوشانی دارند ولی در عین حال با یکدیگر فرق میکنند؛ چرا که ترس باعث برانگیختگی فوری شدیدتر دستگاه عصبی خودکار به منظور گریز یا ستیز، تمرکز بر خطر آنی موجود و رفتارهای فرار میشود در حالی که اضطراب بیشتر باعث تنش عضلانی، گوش به زنگی در آمادهسازی برای خطرات احتمالی آینده و رفتارهای اجتنابی و احتیاطی میشود. گاهی رفتارهای اجتنابی فراگیر سبب کاهش اضطراب یا ترس میگردند. در بین اختلالات اضطرابی، حملات پانیک (وحشتزدگی) به شکل بارزی نشاندهندهی پاسخ منحصربه فردی ترس است. بروز حملات پانیک محدود به اختلالات اضطرابی نیست و در سایر اختلالات روانی نیز دیده میشود.
انواع اختلالات این طبقهی تشخیصی عبارتاند از :
1- اختلال اضطراب جدایی
2- گنگی انتخابی
3- فوبی خاص (هراس اختصاصی)
4- اختلال اضطراب اجتماعی (جمعیت هراسی)
5- اختلال پانیک (وحشتزدگی)
6- آگورا فوبیا (گذرهراسی)
7- اختلال اضطراب فراگیر
8- اختلالات اضطرابی ناشی از دارو/ مواد
9- اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی دیگر
10- سایر اختلالات معین اضطرابی
11- اختلال اضطرابی نامعین
اختلال اضطراب جدایی :
ملاکهای تشخیصی :
– ترس و اضطراب مفرط نامتناسب با سطح رشدی فرد دربارهی جدایی از کسانی که به آنها دلبسته است، شواهد آن بر اساس وجود حداقل سه مورد از علائم زیر مشخص میشود.
1- ناراحتی مفرط و مکرر در مواقعی که از منزل یا افراد دلبسته جدا شده یا احتمال جدایی میدهد.
2- نگرانی مفرط و مداوم در مورد از دست دادن یا آسیب دیدن احتمالی (مانند بیماری، بلایا، تصادفات یا مرگ) افراد مورد دلبستگی عمده.
3- نگرانی مفرط و مداوم در مورد واقعهای ناخواسته (مانند گمشدن، ربوده شدن، تصادف کردن، بیمار شدن) که موجب جدا شدن از یک فرد مورد دلبستگی اصلی گردد.
4- بیمیلی یا امتناع مداوم از بیرون رفتن، دور شدن از منزل، مدرسهرفتن، سرکار رفتن یا هر جای دیگر به دلیل ترس از جدایی.
5- بیمیلی یا ترس مستمر و شدید از این که بدون حضور افراد مورد دلبستگی در خانه یا مکانهای دیگر تنها بماند.
6- بیمیلی یا امتناع مداوم از خوابیدن دور از خانه یا این که در منزل نمیخوابد مگر اینکه کنار فرد مورد دلبستگی اصلی باشد.
7- کابوسهای شبانه مکرری که موضوع اصلی آنها جدایی است.
8- شکایت مکرر جسمی (مانند سردرد، درد معده، تهوع، استفراغ) در هنگام جدایی از اشخاص مهمی که به آنها دلبسته است یا احتمال جدایی میرود.
– ترس، اضطراب یا اجتناب در کودکان و نوجوانان حداقل چهار هفته و در بزرگسالان به طور معمول شش ماه یا بیشتر ادامه دارد.
– اختلال موجود از نظر بالینی موجب ناراحتی قابل توجه یا افت کارکردهای اجتماعی، شغلی، تحصیلی یا سایر جنبههای مهم کارکردی فرد شده است.
– اختلال حاضر توسط اختلال روانی دیگری، بهتر توجیه نمیشود مانند امتناع از ترک منزل به دلیل مقاومت شدید در مقابل تغییرات که در اختلال طیف درخودماندگی مشاهده میشود، هذیان یا توهمات با موضوع جدایی در اختلالات روانپریشی، امتناع از بیرون رفتن بدون همراه مطمئن در آگورا فوبیا، نگرانی از سلامتی و بیماری یا سایر صدمات اجتماع برای افراد نزدیک بیمار در اختلال اضطراب فراگیر یا نگرانی از ابتلا به بیماری در اختلال اضطراب بیماری.
اختلال گنگی انتخابی :
– ناتوانی مستمر برای تکلم در برخی موقعیتهای اجتماعی که در آنها انتظار تکلم میرود (مانند مدرسه) علیرغم تکلم در سایر موقعیتها.
– اختلال موجود با پیشرفت تحصیلی و یا شغلی و یا تعاملات اجتماعی فرد تداخل دارد.
– اختلال فوق حداقل یک ماه ادامه دارد (به ماه نخست مدرسه رفتن محدود نمیشود.)
– عدم تکلم، ارتباطی به فقدان معلومات یا راحت نبودن با زبانی که در مدرسه صحبت میشود ندارد.
– اختلال ارتباط (مانند اختلال فصاحت تکلم دوران کودکی) توجیه بهتری برای این اختلال نیست و در ضمن اختلال صرفا در جریان اختلال طیف درخودماندگی، اسکیزوفرنی یا یک اختلال روانپریشی دیگر روی نمیدهد.
فوبی خاص (هراس اختصاصی) :
– ترس یا اضطراب چشمگیر درباره یک موقعیت یا جسم خاص (مثلا پرواز، بلندی، حیوانات، تزریق، دیدن خون).
توجه : در کودکان ترس یا اضطراب ممکن است به صورت گریه، قشقرق، میخکوب شدن یا چسبیدن به دیگران بروز کند.
– موقعیت یا جسم ترسناک تقریبا همیشه سبب برانگیخته شدن ترس یا اضطراب میشود.
– بیمار فعالانه از روبرو شدن با موقعیت یا شیء ترسناک خودداری میکند و یا با ترس و اضطراب زیاد آن را تحمل میکند.
– ترس و اضطراب موجود خیلی بیشتر از آن چیزی است که خطر واقعی موقعیت یا شیء خاص میتواند
به بار بیاورد و با زمینه فرهنگی- اجتماعی فرد تناسب ندارد.
– ترس، اضطراب یا اجتناب همیشه رخ میدهد و معمولا برای حداقل شش ماه ادامه مییابد.
– ترس، اضطراب یا اجتناب موجود از نظر بالینی موجب ناراحتی قابل توجه یا افت کارکرد اجتماعی، شغلی یا سایر جنبههای مهم کارکردی فرد میشود.
– اختلال موجود توسط علائم یک اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمیشود مانند ترس، اضطراب و اجتناب از موقعیتهایی که علائم شبیه پانیک یا سایر علائم ناتوانکننده به وجود میآورند (مانند آگورا فوبیا)، اشیا یا موقعیتهای مرتبط با افکار وسواسی، یادآورهای حوادث آسیبرسان مانند اختلال استرس پس از سانحه، دوری از منزل و عزیزان مانند اضطراب جدایی یا موقعیتهای اجتماعی مانند اختلال اضطراب اجتماعی.
مشخص کنید اگر :
بر اساس عامل هراس کدگذاری کنید :
حیوانات (مثلا عنکبوت، حشرات، سگ)
محیط طبیعی (مثلا ارتفاعات، طوفان، آب)
خون – تزریقات – جراحت (مثلا سوزن، اعمال طبی تهاجمی)
موقعیتی (مثلا هواپیما، آسانسور)
سایر (موقعیتهایی که ممکن است منجر به خفگی یا استفراغ گردد. در کودکان مثلا : صداهای بلند یا اشخاصی با لباسهای عجیب.
اختلال اضطراب اجتماعی (جمعیت هراسی) :
– ترس یا اضطراب قابل ملاحظه درباره یک یا چند موقعیت اجتماعی که در آنها احتمال دقت نظر به بیمار و تجزیه و تحلیل دیگران وجود دارد. نمونهها شامل تعاملات اجتماعی(مثلا مکالمه یا ملاقات با افراد غریبه)، مشاهده شدن (مثلا خوردن یا آشامیدن) و اجرا کردن در حضور دیگران (مثلا سخنرانی کردن) است.
نکته : در کودکان این اضطراب باید به هنگام حضور هم سالان نیز دیده شود و فقط محدود به تعاملات با بزرگسالان نیست.
– فرد از این میترسد که کاری انجام دهد یا علائم اضطرابی بروز دهد که دیگران برداشت منفی از آن داشته باشند ( یعنی شرمنده شود یا مسخره کنند، وی را طرد کنند یا مورد اهانت قرار دهند.)
– موقعیتهای اجتماعی مذکور تقریبا همیشه سبب ترس یا اضطراب میگردند.
نکته : در کودکان ترس یا اضطراب میتواند به صورت گریه، قشقرق، میخکوب شدن، چسبیدن به دیگران، کنارهگیری، یا عدم صحبت کردن در موقعیتهای اجتماعی بروز نماید.
– از موقعیتهای اجتماعی مذکور اجتناب میورزد و یا تحمل آن با ترس و اضطراب شدیدی همراه است.
– ترس و اضطراب موجود بیشتر از آن چیزی است که از موقعیت اجتماعی مذکور و زمینه فرهنگی- اجتماعی فرد انتظار میرود.
– ترس، اضطراب یا اجتناب پایدار است و به طور معمول شش ماه یا طولانی تر ادامه مییابد.
– ترس، اضطراب یا اجتناب از نظر بالینی موجب ناراحتی قابل ملاحظه یا افت کارکرد اجتماعی- شغلی و سایر جنبههای مهم کارکردی فرد میشود.
– ترس، اضطراب یا اجتناب موجود توسط یک اختلال روانی دیگر مانند اختلال پانیک، اختلال بدریخت انگاری بدن یا اختلال طیف درخودماندگی بهتر توجیه نمیشود.
– اگر یک بیماری طبی دیگر(مثلا بیماری پارکینسون، چاقی، بدریختیهای ناشی از سوختگی یا جراحات) وجود دارد، ترس، اضطراب یا اجتناب حاضر آشکارا نامربوط یا افراطی است.
مشخص کنید اگر :
فقط اجرایی : اگر ترس فقط محدود به سخنرانی یا اجرای کاری در مجامع عمومی است.
اختلال پانیک (وحشتزدگی) :
– حملات مکرر غیرمنتظرهی پانیک. یک دورهی پانیک بروز شدید و ناگهانی ترس شدید یا احساس ناراحتی فوق العاده است که در عرض چند دقیقه به اوج میرسد و در طی این مدت چهار مورد یا بیشتر از علائم زیر بروز میکند :
توجه : بروز حملات ناگهانی هم در حالت آرامش و استراحت و هم در حالت اضطراب رخ میدهد.
1- تپش قلب، کوبش قلب یا افزایش ضربان آن.
2- تعریق
3- لرزش یا احساس تکان خوردن
4- احساس تنگی نفس یا نرسیدن هوا
5- احساس خفگی
6- درد یا ناراحتی قفسهی سینه
7- تهوع یا ناراحتی شکمی
8- احساس سرگیجه، بیثباتی، منگی یا غش
9- احساس گرما یا لرز (گر گرفتگی و سرما)
10- احساس پارستزی (خواب رفتگی یا سوزن سوزن شدن)
11- گسست از واقعیت (احساسات غیرواقعی بودن) یا گسست از خویشتن (احساس جدا شدن از خود)
12- ترس از دست دادن کنترل یا دیوانه شدن
13- ترس از مردن
نکته : علائم مختص فرهنگ هم دیده میشود (مانند وزوز گوش، درد گردن، سردرد، گریه و فریاد غیرقابل کنترل) این گونه علائم را نباید به عنوان یکی از چهار علامت لازم برای تشخیص محسوب کرد.
– حداقل بعد از یکی از حملات در عرض یک ماه (یا بیشتر) از یکی یا هر دو مورد زیر رخ داده باشد :
1- نگرانی یا مشغولیت ذهنی مداوم در مورد بروز یک دوره دیگر یا پیامدهای آن (مثلا از دست دادن کنترل، دچار حملهی قلبی شدن، دیوانه شدن).
2- تغییر آشکار ناسازگارانهی رفتاری ناشی از حملات فوق (مثلا رفتارهایی برای جلوگیری از حملات بعدی مانند ورزش نکردن یا نرفتن به مکانهای ناآشنا.
– اختلال حاضر ناشی از اثرات فیزیولوژیکی یک ماده (مانند داروی سوء مصرفی، یک دارو) یا یک بیماری طبی دیگر ( مانند پرکاری تیروئیدی، بیماریهای قلبی- ریوی نیست.)
– اختلال موجود توسط یک اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمیشود. (مثلا حملات پانیک که فقط در واکنش به ترس از موقعیتهای اجتماعی بروز میکنند، مانند آنچه در اختلال اضطراب اجتماعی بروز می کند؛ در پاسخ به شرایط هراسآور ناشی از جسم یا موقعیت خاصی بروز میکند مانند هراس اختصاصی؛ در پاسخ به افکار اضطرابی بروز میکند مانند اختلال وسواسی جبری؛ در پاسخ به نشانههایی که حادثه ی آسیب رسان را به خاطر میآورند مانند اختلال استرس پس از سانحه؛ یا در پاسخ به جداشدن از افرادی که به آن ها دلبستگی وجود دارد بروز میکند مانند آنچه در اختلال اضطراب جدایی دیده میشود.
آگورا فوبیا (گذر هراسی) :
– ترس یا اضطراب چشمگیر در مورد دست کم دو مورد از پنج موقعیت زیر :
1- استفاده از وسایل نقلیهی عمومی (مانند اتومبیل، اتوبوس، قطار، کشتی، هواپیما).
2- بودن در فضاهای باز (مانند پارکینگهای بزرگ، مراکز خرید، پلها ).
3- بودن در فضاهای بسته (مانند فروشگاهها، تئاتر، سینما).
4- ایستادن در صف یا جاهای شلوغ
5- تنها ماندن خارج از خانه
– بیمار به دلایل ذیل از این موقعیتها اجتناب میورزد : نگرانی از اینکه فرار از آنها احتمالا دشوار است یا شاید به هنگام بروز حملات شبیه پانیک یا سایر علائم غیرقابل تحملی که میتواند باعث شرمندگی وی شود کسی برای کمک به وی وجود ندارد (مثلا در سالمندی ترس از افتادن، ترس از بیاختیاری ادرار).
– موقعیتهای گذرهراسی تقریبا همیشه باعث برانگیختن ترس یا اضطراب میشوند.
– بیمار فعالانه از این موقعیتهای گذرهراسی اجتناب می ورزد، یا برای حضور در آنها نیاز به همراه دارد یا آنها را با ترس و اضطراب شدید تحمل می نماید.
– ترس یا اضطراب موجود بیماری بیش از آن چیزی است که واقعا از احتمال خطر موجود در موقعیت گذرهراسی انتظار میرود و با زمینه اجتماعی فرهنگی فرد نامتناسب است.
– ترس، اضطراب یا اجتناب، معمولا حداقل برای شش ماه ادامه دارد.
– ترس، اضطراب یا اجتناب از نظر بالینی موجب ناراحتی فوقالعاده یا افت کارکرد اجتماعی، شغلی یا سایر جنبههای مهم کارکردی فرد میشود.
– اگر بیماری طبی دیگری (مانند بیماری التهابی روده، بیماری پارکینسون) وجود دارد. آشکارا ترس، اضطراب یا اجتناب بیش از حد انتظار است.
– ترس، اضطراب یا اجتناب توسط علائم یک اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمیشوند مثلا : علائم موید هراس اختصاصی، نوع موقعیتی نیستند، فقط در موقعیتهای اجتماعی بروز نمیکنند (مانند اختلال اضطراب اجتماعی) و منحصرا به افکار وسواسی بیمار مربوط نیستند (مانند اختلال وسواسی)، مربوط به معلولیتها یا نقایص جزیی در ظاهر فرد (مانند بدریخت انگاری بدن) یا ترس از جدایی نیستند (مانند اختلال اضطراب جدایی).
توجه : برای تشخیصگذاری گذرهراسی نیازی به وجود حملات پانیک نیست. اگر تظاهرات فرد ملاک های تشخیص اختلال پانیک را هم برآورده میکند، هر دو تشخیص را باید ثبت نمود.
اختلال اضطراب فراگیر :
– اضطراب و نگرانی مفرط (انتظار توام با تشویش) که در حداقل شش ماه گذشته در بیشتر روزها وجود داشته و درباره وقایع و فعالیتهای مختلفی هستند (مانند کارکردهای شغلی و تحصیلی).
– کنترل نگرانی برای فرد دشوار است.
– اضطراب و نگرانی مزبور حداقل با سه تا از شش علامت زیر دیده میشود (حداقل برخی از این علائم در شش ماه گذشته در بیشتر روزها وجود داشته است.)
توجه : در کودکان وجود یک مورد کافی است.
1- بیقراری یا احساس برانگیختگی و بیتابی
2- زود خسته شدن
3- اشکال در تمرکز یا خالی شدن ذهن
4- تحریک پذیری
5- تنیدگی عضلانی
6- اختلال خواب (اشکال در به خواب رفتن یا حفظ تداوم خواب، یا خواب توام با بیقراری و عدم رضایت از خواب).
– اضطراب، نگرانی یا علائم جسمی موجب ناراحتی بالینی قابل توجه یا افت کارکرد اجتماعی، شغلی یا سایر جنبههای مهم کارکردی فرد میشوند.
– اختلال حاضر ناشی از اثرات فیزیولوژیکی یک ماده (مانند ماده سوء مصرفی، یک دارو) یا یک بیماری طبی دیگر (مانند پرکاری تیروئید) نیست.
– این اختلال توسط یک بیماری روانی دیگر بهتر توجیه نمیشود. (مانند اضطراب یا نگرانی از بروز حملات پانیک در اختلال پانیک، ارزیابی منفی در اختلال اضطراب اجتماعی، آلودگی یا سایر افکار وسواسی در اختلال وسواس، جدا شدن از افرادی که به آنها دلبستگی وجود دارد در اختلال اضطراب جدایی، یادآوری واقعه ی آسیب رسان در اختلال استرس پس از سانحه، افزایش وزن در بی اشتهایی عصبی با شکایات جسمانی در اختلال علایم جسمانی، نقایص جزئی ظاهری در اختلال بدریخت انگاری بدن، داشتن بیماری جدی در اختلال اضطراب بیماری، یا محتوای عقاید هذیانی در اسکیزوفرنی یا اختلال هذیانی).
اختلال اضطرابی ناشی از دارو/ مواد :
– اضطراب یا حملات پانیک وجه غالب نمای بالینی موجود هستند.
– یافتههای بهدست آمده از شرححال، معاینه ی جسمی یا نتایج آزمایشگاهی نشانگر وجود علائم (1 و 2) هستند.
1- علائم اضطراب یا حملات پانیک در حین یا با فاصله کمی از مسمومیت یا محرومیت یک ماده یا پس از مصرف یک دارو بهوجود آمدهاند.
2- ماده/ داروی مصرفی توانایی ایجاد علائم ملاک اضطراب یا حملات پانیک را دارد.
– این اختلال توسط یک اختلال اضطرابی که ناشی از دارو/ مواد نیست بهتر توجیه نمیشود. شواهدی که نشانگر توجه یک اختلال اضطرابی مستقل است عبارتاند از :
علائم اضطراب قبل از مصرف ماده/ دارو وجود داشته اند، پس از پایان دورهی مسمومیت شدید و یا محرومیت حاد ماده/ دارو علائم اضطرابی برای دورهی قابلتوجهی مثلا حدود یک ماه ادامه داشته باشد، یا سایر شواهدی که نشانگر وجود یک اختلال اضطرابی مستقل ناشی از مواد/ دارو نیست، دیده شود. (مانند : سابقهی حملات مکرر غیرمرتبط به مواد/ دارو).
– اختلال حاضر فقط منحصرا در دورهی دلیریوم وجود نداشته است.
– این اختلال موجب ناراحتی قابل ملاحظهی بالینی یا افت کارکرد شغلی، اجتماعی یا سایر جنبههای
مهم کارکردی فرد شده است.
توجه : این تشخیص فقط در مواردی به جای تشخیص مسمومیت مواد یا محرومیت مواد به کار میرود که
علائم ملاک اضطراب یا حملات پانیک وجه غالب تابلوی بالینی بیماری را تشکیل داده و آنقدر شدید هستند که نیازمند توجه بالینی باشند.
مشخص کنید :
با شروع در دوران مسمومیت : این مشخصه در مواقعی به کار میرود که ملاکهای مسمومیت یک ماده وجود دارد و علائم در حین دوره مسمومیت بروز کردهاند.
با شروع در دوران محرومیت : این مشخصه وقتی به کار میرود که ملاکهای محرومیت یک ماده وجود دارد و علائم در حین یا با فاصله کمی پس از محرومیت بروز کردهاند.
با شروع پس از مصرف دارو : علائم یا به دنبال آغاز مصرف دارو و یا تعدیل و تغییر مصرف آن به وجود آمدهاند.
اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی دیگر :
– حملات پانیک (وحشتزدگی) یا اضطراب وجه غالب نمای بالینی را تشکیل میدهد.
– از شرححال، معاینات جسمی یا یافتههای آزمایشگاهی شواهدی به دست میآید که نشان میدهند اختلال موجود ناشی از پیامدهای فیزیولوژیکی یک بیماری طبی دیگر است.
– این اختلال توسط یک اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمیشود.
– اختلال حاضر منحصرا در طی دورهی دلیریوم رخ نداده است.
– اختلال سبب ناراحتی قابل توجه یا افت کارکرد شغلی، اجتماعی یا سایر جنبههای مهم کارکردی فرد شده است.
سایر اختلالات معین اضطرابی :
این طبقهی تشخیصی در مواردی به کار میرود که علائم اختصاصی یک اختلال اضطرابی که از نظر بالینی موجب ناراحتی فوقالعاده یا افت کارکرد اجتماعی، شغلی یا سایر جنبههای مهم کارکرد فرد شده است، بارز هستند ولی ملاکهای تشخیصی هیچ یک از اختلالات موجود در طبقههای تشخیصی اختلالات اضطرابی را بهطور کامل برآورده نمیسازند. این طبقهی تشخیصی در مواردی به کار میرود که بالینگر قصد دارد علت اینکه چرا تظاهرات موجود ملاکهای تشخیصی هیچ یک از اختلالات معین اضطرابی را کامل نمیکند را عنوان نماید. برای این کار باید به دنبال عبارت سایر اختلالات معین اضطرابی، دلیل آن را ثبت نماید. (مثلا اضطراب فراگیری که اکثر روزها وجود نداشته است.)
نمونه هایی از تظاهراتی که در مورد آنها میتوان از عبارت سایر اختلالات معین استفاده نمود عبارتاند از :
1- حملات با علائم محدود
2- اضطراب فراگیری که در بیشتر روزها دیده نمیشود.
اختلالات اضطرابی نامعین :
این طبقه ی تشخیصی در مواردی به کار میرود که علائم مشخصه ی یک اختلال اضطرابی که موجب ناراحتی فوق العادهی بالینی یا افت کارکرد اجتماعی، شغلی یا سایر جنبههای مهم کارکردی فرد شده، بارز هستند ولی ملاکهای تشخیصی هیچیک از اختلالات موجود در طبقههای تشخیصی اختلالات اضطرابی را بهطور کامل برآورده نمیسازند. این طبقهی تشخیصی در مواقعی به کار میرود که بالینگر قصد دارد دلیل خاصی برای اینکه چرا ملاک های تشخیصی هیچ اختلال اضطرابی مشخصی برآورده نمیشود را عنوان نماید و شامل تظاهراتی است که در آنها اطلاعات کافی برای تشخیصگذاری اختصاصی وجود ندارد (مثلا در بخش اوژانس)(راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، 2013).
شیوع : اختلالات اضطرابی یکی از رایجترین گروههای اختلالات روانی را تشکیل میدهند. نرخ شیوع دوازده ماههی این اختلالات ۱۷.۷ درصد است. احتمال ابتلا به اختلالات اضطرابی در زنان بیشتر از مردان است.
سبب شناسی : سه مکتب روانشناسی (روان تحلیلیِ، رفتارگرایی و اگزیستانسیال) درباره علل اضطراب نظریههایی ارائه دادهاند. هر نظریه در درمان اختلالات اضطرابی هم فواید مفهومی و هم فواید عملی دارد. به طور مثال نظریههای رفتارگرا دربارهی اضطراب میگویند که اضطراب یک پاسخ شرطی شده به یک محرک محیطی خاص است.
در بخش سهم علوم بیولوژیک در سببشناسی اختلالات اضطرابی میتوان به سهم سیستم عصبی خودمختار، سه نوروترنسمیتر (انتقال دهندهی عصبی) نوراپینفرین، سروتونین و گابا اشاره کرد.
همچنین در مطالعات تصویربرداری مغز نشان داده شده است که انواع مختلفی از نابهنجاری در کرتکس پیشانی، مناطق پسسری، گیجگاهی و آمیگدالا در مبتلایان به اختلالات اضطرابی وجود دارد. تفسیر احتیاط آمیز این یافتهها چنین است : بعضی بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی یک عارضهی پاتولوژیک در عملکرد مغزی دارند و این عارضه ممکن است علت به وجود آمدن نشانههای اختلالات اضطرابی باشد. مطالعات ژنتیک شواهدی مستحکم نشان دادهاند که اختلالات اضطرابی، حداقل تا اندازهای، در اثر عوامل ژنتیک به وجود میآیند.
درمان :
دارودرمانی، رواندرمانی یا ارائهی همزمان هر دو درمان، و همچنین تحریک مغناطیسی مکرر مغز rTMS در درمان برخی از اختلالات اضطرابی مانند اختلال اضطراب فراگیر از درمانهای موثر در این حوزه می باشد.
منابع :
Cox, J., Thakur, B., Alvarado, L., Shokar, N., Thompson, P. M., & Dwivedi, A. K. (2022). Repetitive transcranial magnetic stimulation for generalized anxiety and panic disorders: a systematic review and meta-analysis. Ann Clin Psychiatry, 34(2), e2-24.
Burguete-Castillejos, L. F., Domínguez-Pacheco, F. A., & Martínez-González, C. L. (2022). Repetitive transcranial magnetic stimulation for the treatment of anxiety disorders: A systematic review of the state-of-the-art. Revista mexicana de neurociencia, 23(1), 22-28.
– راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی(ویرایش پنجم)، رضاعی و همکاران (1393).
– خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک، بنجامین سادوک، ویرجینیا سادوک و پدرو روئیز، ترجمه : گنجی.