Pornamdari logo

فهرست مطالب

اختلال اعتیادی و مرتبط با مواد

اختلالات مرتبط با مواد ده گروه جداگانه از مواد را در بر می‌گیرد :

۱- الکل

۲- کافئین

۳- کانابیس

۴- توهم‌زاها (با طبقه‌بندی‌های جداگانه‌ای از فن‌سیکلیدین یا آریل سیکلوهگزیل‌آمین‌های با اثر مشابه) و سایر توهم‌زاها

۵- مواد استنشاقی

۶- مواد افیونی

۷- داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور و یا ضداضطراب

۸- موادمحرک (مواد شبه‌آمفتامینی، کوکائین و دیگر محرک‌ها)

۹- توتون

۱۰- سایر مواد (مواد نامعلوم)

این ده گروه مواد کاملا مجزا نیستند. همه‌ی موادی که به طور افراطی مصرف می‌شوند، سیستم پاداش مغز را به طور مستقیم فعال می‌سازند. سیستم پاداش مغز در تقویت رفتارها و تولید خاطرات نقش دارد. مواد چنان فعال‌سازی‌ قدرتمندی در سیستم پاداش مغز ایجاد می‌کند که ممکن است فعالیت‌های طبیعی مورد غفلت واقع شوند. البته مواد مورد سوء‌مصرف به جای فعال‌سازی سیستم پاداش مغز از طریق رفتارهای انطباقی، مستقیما مسیرهای پاداش را فعال می‌سازند. سازوکارهای داروشناختی که به واسطه‌ی آن‌ها هر گروه از مواد تولید پاداش می‌کنند، متفاوت‌اند، اما به طور معمول مواد این سیستم را فعال کرده و احساس لذت به وجود می‌آورند، که اغلب نشئگی نامیده می‌شوند. علاوه بر این، ممکن است به ویژه افرادی با سطوح پایین‌تر خودکنترلی که ممکن است بازتاب تخریب سازوکارهای مهاری مغز باشد. نسبت به بروز اختلالات مصرف مواد مستعد باشند، و این حاکی از آن است که در برخی افراد ریشه‌های اختلالات مصرف مواد در رفتارهایی بسیار قبل از شروع مصرف واقعی مواد قابل رویت هستند.

علاوه بر اختلالات مرتبط با مواد، اختلال قماربازی نیز در این بخش گنجانده شده است، چرا که بنا به شواهد موجود رفتارهای قمارگونه سیستم‌های پاداش مغز را به شیوه‌های مشابه با مواد مورد سوءمصرف فعال ساخته و بعضی علایم رفتاری ایجاد می‌کنند که مشابه علایم رفتاری ناشی از اختلالات مصرف مواد به نظر می‌رسند. سایر الگوهای رفتاری افراطی، مانند بازی‌های اینترنتی، نیز تاکنون تعریف‌شده‌اند، اما تحقیقات در زمینه‌ی این گونه رفتارها و انواع دیگر سندرم‌های رفتاری وضوح کمتری دارند. به همین‌ ترتیب، گروه‌هایی از رفتارهای تکراری، که برخی اعتیادهای رفتاری می‌نامند، با زیرنوع‌هایی مانند:  اعتیاد جنسی، اعتیاد به ورزش، اعتیاد به خرید، در نظر گرفته نشده‌اند چرا که در حال حاضر برای اثبات ملاک‌های تشخیصی و توصیف سیر زمانی که برای شناسایی این رفتارها به عنوان اختلالات روانی ضروری هستند، شواهد معتبر کافی وجود ندارد.

اختلالات مرتبط با مواد به دو گروه تقسیم می‌شوند : اختلالات مصرف مواد و اختلالات ناشی از مواد. اختلالات ذیل به عنوان اختلالات ناشی از مواد تقسیم‌بندی می‌شوند: مسمومیت، محرومیت و سایر اختلالات روانی ناشی از مواد/ داروها (اختلالات روا‌‌ن‌پریشی، اختلال دوقطبی و اختلالات مرتبط، اختلالات افسردگی، اختلالات اضطرابی، اختلال وسواسی/ جبری و اختلالات مرتبط، اختلالات خواب، اختلالات عملکرد جنسی (کژکاری جنسی)، دلیریوم، و اختلالات عصبی‌شناختی).

اختلالات مرتبط با مواد : ویژگی اصلی اختلال مصرف یک ماده، مجموعه‌ای از علایم شناختی، رفتاری و فیزیولوژیکی است که نشان‌دهنده‌ی تداوم مصرف ماده از سوی فرد به رغم مشکلات چشمگیر مرتبط با ماده است.

همچنین ویژگی مهم اختلالات مصرف مواد، بالاخص در مبتلایان به اختلالات شدید، بروز تغییر اساسی در مدارهای مغزی است که ممکن است پس از سم‌زدایی باقی بمانند. اثرات رفتاری این تغییرات مغزی ممکن است به صورت عودهای مکرر و ولع شدید نسبت به مواد در هنگام مواجهه‌ی فرد با محرک‌های مرتبط با مواد نمایان شوند. البته ممکن است رویکردهای درازمدت درمانی برای این گونه اثرات پایدار مواد مفید باشند.

مسمومیت با ماده : بروز یک سندرم برگشت‌پذیر مختص به ماده است که ناشی از مصرف اخیر آن ماده است (ملاک A). تغییرات چشمگیر بالینی رفتاری و یا روان‌شناختی مشکل‌آفرین همراه با مسمومیت (مانند پرخاشگری، بی‌ثباتی خلق، اختلال در قضاوت) ناشی از اثرات فیزیولوژیکی ماده بر روی دستگاه عصبی مرکزی (CNS) بوده و در حین و یا اندکی پس از مصرف ماده بروز می‌کنند(ملاک B). به علاوه، علایم قابل انتساب به یک بیماری طبی دیگر نبوده و با اختلال روانی دیگری بهتر توجیه نشوند(ملاک D). مسمومیت با ماده در میان مبتلایان به اختلال مصرف یک ماده شایع است اما به کرات در افراد فاقد اختلال مصرف یک ماده نیز رخ می‌دهد. این طبقه برای توتون به کار نمی‌رود.

شایع‌ترین تغییرات مسمومیتی، اختلالاتی در ادراک، هشیاری، توجه، تفکر، قضاوت، رفتار روانی/ حرکتی و سلوک بین‌فردی را شامل می‌شوند. به علاوه، در مقایسه با مسمومیت‌های مزمن یا مستمر، مسمومیت‌های حاد یا کوتاه‌مدت ممکن است از علایم و نشانه‌های مختلفی برخوردار باشند. مانند مقادیر متوسط کوکائین ممکن است در ابتدا به افزایش تعاملات اجتماعی منجر شود، اما در صورت تکرار زیاد مصرف چنین مقادیری در طول روزها و یا هفته‌ها ممکن است انزوای اجتماعی پدیدار شود. اصطلاح مسمومیت به هنگام کاربرد در مفهوم فیزیولوژیکی آن در مقایسه با مسمومیت با ماده‌ی تعریف‌شده در اینجا از مفهوم وسیع‌تری برخوردار است.

محرومیت از یک ماده : ویژگی اصلی محرومیت، بروز یک تغییر رفتاری مختص به ماده‌ی مشکل‌آفرین، توام با ضمائم فیزیولوژیکی و شناختی است که ناشی از قطع و یا کاهش مصرف سنگین و طولانی یک ماده است (ملاکA). سندرم مختص به ماده از نظر بالینی به طرز چشمگیری باعث ناراحتی فرد یا افت عملکرد اجتماعی، شغلی، یا سایر حوزه‌های مهم کارکردی وی می‌گردد(ملاک C). علایم ناشی از یک بیماری طبی دیگر نبوده و یک اختلال روانی دیگر توضیح بهتری برای آن نیست (ملاک D). محرومیت به طور معمول اما نه همیشه، با اختلال مصرف یک ماده همراه است. اکثر افرادی که دچار محرومیت می‌شوند، برای مصرف مجدد آن ماده جهت کاهش علایم محرومیت احساس فوریت می‌کنند.

اختلالات مرتبط با الکل :

– الگوی مشکل‌آفرین مصرف الکل که به ناراحتی یا تخریب چشمگیر بالینی منتهی شده، و وقوع آن در طی یک دوره‌ی دوازده ماهه، با حداقل دو مورد از علائم ذیل مشخص گردد :

۱- اغلب الکل در مقادیری بیشتر و یا مدت زمانی طولانی‌تر از قصد قبلی مصرف می‌شود.

۲- وجود تمایل مستمر یا تلاش‌های ناموفق برای توقف یا کنترل مصرف الکل.

۳- زمان زیادی برای فعالیت‌های لازم جهت کسب، مصرف و یا رهایی از اثرات الکل صرف می‌شود.

۴- ولع، یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای نوشیدن الکل.

۵- مصرف مکرر الکل فرد را از ایفای وظایف عمده‌ی مربوط به نقش‌های شغلی، تحصیلی و یا خانوادگی باز می‌دارد.

۶- ادامه‌ی مصرف الکل به رغم مشکلات پایدار یا مکرر اجتماعی یا بین‌فردی که در پی اثرات الکل ایجاد و یا تشدید شده‌اند.

۷- قطع یا کاهش فعالیت‌های مهم اجتماعی، شغلی، یا تفریحی به دلیل مصرف الکل.

۸- مصرف مکرر الکل در موقعیت‌های از نظر جسمانی خطرآفرین.

۹- مصرف الکل به رغم آگاهی از وجود مشکل جسمانی یا روان‌شناختی مکرر یا پایداری که احتمالا با این ماده ایجاد و یا تشدید گشته است، ادامه پیدا می‌کند.

۱۰- تحمل، که با یکی از دو مورد ذیل تعریف می‌شود :

– نیاز به افزایش قابل‌توجه مقدار الکل مصرفی تا حد بروز اثر دلخواه و یا مسمومیت

– با ادامه‌ی مصرف الکل به میزان مشابه اثر آن واضحا کاهش می‌یابد.

۱۱- محرومیت، که به صورت یکی از دو مورد ذیل تظاهر پیدا می‌کند :

– سندرم خاص محرومیت از الکل

– جهت رهایی یا پرهیز از علایم محرومیت، الکل (یا یک ماده بسیار مرتبط با آن، مثل بنزودیازپین) مصرف می‌شود.

مشخص کنید اگر :

در فروکش اولیه : پس از احراز قبلی کلیه‌ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف الکل، هیچ‌یک از این ملاک‌ها در طی حداقل سه ماه اما کمتر از دوازده ماه گذشته دیده نشده‌اند. البته به جز ملاک ولع، یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای نوشیدن الکل که ممکن است وجود داشته باشد.

در فروکش مستمر : پس از حصول قبلی کلیه‌ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف الکل، هیچ‌یک از این ملاک‌ها در طی یک دوره‌ی زمانی دوازده ماهه یا بیشتر هیچ‌گاه دیده نشده‌اند. (البته به جز ملاک ولع، یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای نوشیدن الکل که ممکن است وجود داشته باشد.)

مشخص کنید اگر :

در یک محیط کنترل شده : این مشخصه‌ی اضافی هنگامی به کار برده می‌شود که فرد در محیطی باشد که دسترسی به الکل محدود گردد.

مسمومیت با الکل :

ملاک های تشخیصی :

– مصرف اخیر الکل

– تغییرات بالینی چشمگیر و مشکل‌ساز رفتاری یا روان‌شناختی (مانند رفتار نامناسب پرخاشگرانه یا جنسی، بی‌ثباتی خلق، اختلال در قضاوت) که در خلال مصرف الکل، یا مدت کوتاهی پس از آن بروز می‌کند.

– یک مورد یا بیشتر از علایم یا نشانه‌های ذیل که در خلال مصرف الکل، یا مدت کوتاهی پس از آن پدید می‌آیند :

1- تکلم نامفهوم و بریده بریده

2- عدم هماهنگی

3- راه رفتن نامتعادل

4- نیستاگموس

5- اختلال در توجه یا حافظه

6- خواب آلودگی شدید یا اغماء

– علائم یا نشانه ها ناشی از بیماری طبی دیگری نبوده و با اختلال روانی دیگری، از جمله مسمومیت با سایر مواد به شکل بهتری قابل توجیه نباشد.

محرومیت از الکل :

ملاک های تشخیصی :

– قطع و یا کاهش مصرف سنگین و طولانی مدت الکل

– دو مورد یا بیشتر از علائم ذیل، که در عرض چند ساعت تا چندین روز پس از قطع و یا کاهش مصرف الکل توصیف شده در ملاک بالا بروز کنند :

1- افزایش فعالیت سیستم عصبی خودکار (مانند تعریق یا تعداد ضربان قلب بالای صد ضربه در دقیقه.

2- افزایش لرزش دست

3- بی‌خوابی

4- تهوع یا استفراغ

5- توهمات یا خطاهای حسی گذرای بینایی، لمسی یا شنوایی

6- سراسیمگی روانی/ حرکتی

7- اضطراب

8- تشنجات منتشر تونیک/ کلونیک.

– علائم یا نشانه‌های موجود در ملاک بالا از نظر بالینی به طرز چشمگیری باعث ناراحتی فرد یا افت در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر حوزه‌های مهم کارکردی وی شده‌اند.

– علائم یا نشانه‌ها ناشی از بیماری طبی دیگری نبوده و به نحو بهتری با یک اختلال روانی دیگر، از جمله مسمومیت با و یا محرومیت از ماده‌ای دیگر توجیه نگردند.

مشخص کنید اگر :

همراه با اختلالات ادراکی : این مشخصه در موارد نادری به کار می‌رود که توهمات (معمولا بینایی یا لمسی) توام با واقعیت سنجی سالم بروز کرده و یا خطاهای حسی شنوایی، بینایی یا لمسی در غیاب یک دلیریوم اتفاق می‌افتند.

سایر اختلالات ناشی از الکل :

اختلالات ناشی از الکل ذیل، در سایر بخش‌ها همراه با اختلالاتی توصیف شده‌اند که پدیدارشناسی مشترکی دارند: اختلال روان‌پریشی ناشی از الکل، اختلال دوقطبی ناشی از الکل، اختلال افسردگی ناشی از الکل، اختلال اضطرابی ناشی از الکل، اختلال خواب ناشی از الکل، اختلال عملکرد جنسی ناشی از الکل، اختلال خفیف و یا اساسی عصبی شناختی ناشی از الکل. این اختلالات ناشی از الکل فقط هنگامی به جای مسمومیت با الکل یا محرومیت از الکل تشخیص گذاری می‌شوند که شدت علائم در حدی باشد که توجه بالینی مستقلی را ایجاب کنند.

اختلالات نامعین مرتبط با الکل :

این طبقه برای تظاهراتی به کار می‌رود که در آن‌ها علائم خاص اختلال مرتبط با الکل ناراحتی بارز بالینی ایجاد کرده یا باعث اختلال در حوزه‌های عملکرد اجتماعی، حرفه‌ای یا سایر حوزه‌های مهم زندگی فرد شده، اما با ملاک‌های کامل هیچ یک از اختلالات خاص مرتبط با الکل و یا هیچ‌یک از اختلالات طبقه‌ی تشخیصی اختلالات اعتیادی و اختلالات مرتبط با مواد مطابقت ندارد.

اختلالات مرتبط با کافئین :

مسمومیت با کافئین :

– مصرف اخیر کافئین (به طور معمول مقدار زیادی در حدود بیش از 250 میلی‌گرم).

– پنج مورد یا بیشتر از علائم و نشانه‌های ذیل که در خلال مصرف کافئین یا مدت کوتاهی پس از آن به وجود می‌آیند :

1- بی‌قراری

2- احساس عصبی بودن

3- هیجان‌زدگی

4- بی‌خوابی

5- گرگرفتگی صورت

6- افزایش دفع ادرار

7- اختلال معدی/ روده‌ای

8- گرفتگی عضلانی

9- جریان آشفته تفکر و تکلم

10- افزایش تعداد ضربان قلب و یا نامنظمی ضربان قلب

11- دوره‌هایی از خستگی‌ناپذیری

12- سراسیمگی (آژیتاسیون) روانی/ حرکتی

– علائم یا نشانه‌های ملاک بالا باعث ناراحتی چشمگیر بالینی شده یا در حوزه‌های اجتماعی، حرفه‌ای، یا سایر کارکردهای مهم اختلال ایجاد می‌کند.

– علائم یا نشانه‌ها ناشی از بیماری طبی دیگری نبوده و با اختلال روانی دیگری، از جمله مسمومیت با ماده ی دیگری به نحو بهتری قابل توجیه نباشد.

محرومیت از کافئین :

ملاک‌های تشخیصی :

– مصرف روزانه و درازمدت کافئین.

– قطع ناگهانی یا کاهش مصرف کافئین، که ظرف 24 ساعت پس از آن با سه مورد یا بیشتر از علائم یا نشانه‌های ذیل بروز می‌کند :

1- سردرد

2- خستگی شدید یا خواب آلودگی

3- خلق ملالت بار، خلق افسرده یا تحریک‌پذیری

4- اشکال در تمرکز

5- علائم شبه آنفلوانزا (تهوع، استفراغ، درد/ گرفتگی عضلانی).

–  علائم یا نشانه‌های ملاک بالا باعث ناراحتی چشمگیر بالینی شده یا در حوزه‌های عملکرد اجتماعی، حرفه‌ای یا سایر کارکردهای مهم اختلال ایجاد می‌کند.

– علائم یا نشانه‌ها ناشی از اثرات فیزیولوژیک یک بیماری طبی دیگر (مانند میگرن، بیماری ویروسی) نبوده و اختلال روانی دیگری، از جمله مسمومیت با یا محرومیت از ماده دیگری توجیه بهتری برای آن نیست.

سایر اختلالات ناشی از کافئین :

اختلالات ناشی از کافئین ذیل در سایر بخش‌های طبقه بندی اختلالات همراه با اختلالاتی که از نظر پدیدارشناسی با آن‌ها اشتراک دارند، توصیف شده اند. و از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد :

اختلال اضطرابی ناشی از کافئین و  اختلال خواب ناشی از کافئین. البته این اختلالات ناشی از کافئین فقط هنگامی به جای مسمومیت با یا محرومیت از کافئین تشخیص داده می‌شوند که علایم به حدی شدید باشند که توجه بالینی مستقلی را ایجاب کنند.

اختلالات نامعین مرتبط با کافئین :

این طبقه برای تظاهراتی به کار می‌رود که علایم ویژه‌ی اختلال مرتبط با کافئین ناراحتی بارز بالینی ایجاد کرده یا باعث اختلال در حوزه‌های عملکرد اجتماعی، حرفه‌ای، یا سایر حوزه‌های مهم زندگی فرد شده‌اند، اما ملاک‌های کامل هیچ یک از اختلالات خاص مرتبط با کافئین و یا هیچ‌یک از اختلالات مندرج در طبقه ی تشخیصی اختلالات اعتیادی و اختلالات مرتبط با مواد را احراز نمی‌کنند.

اختلالات مرتبط با کانابیس :

اختلال مصرف کانابیس :

ملاک‌های تشخیصی :

– الگوی مشکل‌آفرین مصرف کانابیس که به ناراحتی یا تخریب چشمگیر بالینی منجر شده، وقوع آن در طی یک دوره‌ی زمانی دوازده ماهه، با حداقل دو مورد از علائم ذیل مشخص گردد :

1- مصرف کانابیس اغلب در مقادیری بیشتر و یا مدت زمانی طولانی‌تر از قصد قبلی.

2- وجود تمایل مستمر یا تلاش‌های ناموفق برای توقف یا کنترل مصرف کانابیس.

3- زمان زیادی برای فعالیت‌های لازم جهت کسب، مصرف و یا رهایی از اثرات کانابیس صرف می‌شود.

4- ولع، یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف کانابیس.

5- مصرف مکرر کانابیس فرد را از ایفای وظایف عمده مربوط به نقش‌های شغلی، تحصیلی و یا خانوادگی باز می‌دارد.

6- ادامه‌ی مصرف کانابیس به رغم مشکلات پایدار یا مکرر اجتماعی یا بین فردی که در پی اثرات کانابیس ایجاد و یا تشدید شده‌اند.

7- قطع یا کاهش فعالیت‌های مهم اجتماعی، شغلی یا تفریحی به دلیل مصرف کانابیس.

8- مصرف مکرر کانابیس در موقعیت‌های از نظر جسمانی خطرساز.

9- مصرف کانابیس به رغم آگاهی از وجود مشکل جسمانی یا روان شناختی مکرر یا پایداری که احتمالا با این ماده ایجاد و یا تشدید گشته است، ادامه پیدا می‌کند.

10- تحمل، که با یکی از دو مورد ذیل تعریف می‌گردد :

– نیاز به افزایش قابل توجه مقدار کانابیس مصرفی تا حد بروز اثر دلخواه و یا مسمومیت.

– با ادامه‌ی مصرف کانابیس به میزان مشابه اثر آن واضحا کاهش می‌یابد.

11- محرومیت، که به صورت یکی از دو مورد ذیل تظاهر پیدا می‌کند :

– سندرم خاص محرومیت از کانابیس.

– جهت رهایی یا پرهیز از علایم محرومیت، کانابیس (یا یک ماده بسیار مرتبط به آن) مصرف می‌شود.

مشخص کنید اگر :

در فروکش اولیه : پس از حصول قبلی کلیه‌ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف کانابیس، هیچ‌یک از این ملاک‌ها در طی حداقل سه ماه گذشته دیده نشده‌اند (البته به جز ملاک ولع یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف کانابیس که ممکن است وجود داشته باشد.)

در فروکش مستمر : پس از احراز قبلی کلیه‌ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف کانابیس، هیچ یک از این ملاک‌ها در طی یک دوره‌ی زمانی دوازده ماهه یا بیشتر هیچ‌گاه دیده نشده‌اند (البته به جز ملاک ولع، یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف کانابیس که ممکن است وجود داشته باشد).

در یک محیط کنترل شده : این مشخصه‌ی اضافی هنگامی به کار برده می‌شود که فرد در محیطی باشد که دسترسی به کانابیس محدود گردد.

مسمومیت با کانابیس :

ملاک‌های تشخیصی :

– مصرف اخیر کانابیس

– تغییرات روان‌شناختی یا رفتاری که از نظر بالینی چشمگیر و مشکل‌ساز باشند (مانند اختلال در هماهنگی حرکتی، سرخوشی، اضطراب، حس کندی گذشت زمان، اختلال در قضاوت، انزوای اجتماعی ) که در حین، یا اندکی پس از مصرف کانابیس بروز می‌کنند.

– دو مورد با بیشتر از علایم یا نشانه‌های ذیل که در عرض دو ساعت از مصرف کانابیس پدیدار می‌شوند :

1- پرخونی ملتحمه‌ی چشم

2- افزایش اشتها

3- خشکی دهان

4- افزایش ضربان قلب

– نشانه‌ها یا علایم قابل انتساب به یک بیماری طبی دیگر نبوده و یک اختلال روانی دیگر، از جمله مسمومیت با ماده‌ای دیگر، توضیح بهتری برای آن نباشد.

مشخص کنید اگر :

همراه با اختلالات ادراکی : توهمات توام با واقعیت‌سنجی دست نخورده و یا خطاهای حسی شنوایی، بینایی یا لمسی که در غیاب یک دلیریوم اتفاق می‌افتند.

محرومیت از کانابیس :

ملاک‌های تشخیصی :

– قطع مصرف سنگین و درازمدت کانابیس (یعنی مصرف معمولا و یا تقریبا روزانه در طی مدت حداقل چندین ماهه).

– سه مورد یا بیشتر از نشانه‌ها یا علایم زیر در عرض حدودا یک هفته پس از احراز ملاک بالا پدید می آیند :

1- تحریک‌پذیری، خشم یا پرخاشگری.

2- احساس اضطراب یا عصبی بودن.

3- اشکال در خواب (مانند بی‌خوابی، رویاهای ناراحت کننده و اضطراب‌آور).

4- کاهش اشتها یا کاهش وزن.

5- بی‌قراری.

6- خلق افسرده

7- حداقل یکی از علایم جسمانی زیر باعث ناراحتی چشمگیر فرد شده باشد : درد شکمی، رعشه/ لرزش ها، تعریق، تب، احساس سرما و لرز یا سردرد.

– نشانه‌ها یا علایم مورد بالا، ناراحتی بارز بالینی ایجاد کرده یا باعث اختلال در حوزه‌های عملکرد اجتماعی، حرفه‌ای یا سایر حوزه‌های مهم زندگی فرد گردند.

– نشانه‌ها یا علایم قابل انتساب به یک بیماری طبی دیگر نبوده و یک اختلال روانی دیگر، از جمله مسمومیت یا محرومیت از سایر مواد توضیح بهتری برای آن نباشد.

سایر اختلالات ناشی از کانابیس :

اختلالات مرتبط با کانابیس ذیل در سایر بخش‌های طبقه‌بندی اختلالات همراه با اختلالات دیگری توضیح داده شده‌اند که پدیدارشناسی مشترکی دارند، مانند : اختلال روان‌پریشی ناشی از کانابیس، اختلال اضطرابی ناشی از کانابیس و اختلال خواب ناشی از کانابیس، دلیریوم ناشی از مسمومیت با کانابیس. این اختلالات ناشی از کانابیس در صورتی به جای مسمومیت با کانابیس و یا محرومیت از آن تشخیص‌گذاری می‌شوند که علایم به حدی باشد که توجه بالینی مستقلی را ایجاب کند.

اختلالات نامعین مرتبط با کانابیس :

این طبقه برای تظاهراتی به کار می‌رود که علایم ویژه‌ی اختلال مرتبط با کانابیس نارحتی بارز بالینی ایجاد کرده یا باعث تخریب در حوزه‌های عملکرد اجتماعی، حرفه‌ای یا سایر حوزه‌های مهم زندگی فرد شده، اما ملاک‌های کامل هیچ یک از اختلالات خاص مرتبط با کانابیس و یا هیچ یک از اختلالات طبقه‌ی تشخیصی اختلالات مرتبط با مواد و اختلالات اعتیادی را برآورده نمی‌سازد.

اختلالات مرتبط با توهم زاها :

اختلال مصرف فن‌سیکلیدین :

ملاک‌های تشخیصی :

– الگویی از مصرف فن‌سیکلیدین (یا ماده‌ای با شباهت داروشناسی) که به ناراحتی یا اختلال چشمگیر بالینی منتهی شده و وقوع آن در طی یک دوره‌ی دوازده ماهه، با حداقل دو مورد از علایم ذیل مشخص می شود :

1- اغلب فن‌سیکلیدین در مقادیری بیشتر و یا مدت زمانی طولانی‌تر از قصد قبلی مصرف می‌شود.

2- وجود تمایل مستمر یا تلاش‌های ناموفق برای توقف یا کنترل مصرف فن‌سیکلیدین.

3- زمان زیادی برای فعالیت‌های لازم جهت تهیه، مصرف و یا رهایی از اثرات فن‌سیکلیدین صرف می شود.

4- ولع، یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف فن‌سیکلیدین.

5- مصرف مکرر فن‌سیکلیدین فرد را از ایفای وظایف عمده‌ی مربوط به عملکردهای شغلی، تحصیلی و یا خانوادگی باز می‌دارد (مانند غیبت‌های مکرر از محل کار یا عملکرد ضعیف شغلی مرتبط با مصرف فن سیکلیدین، غیبت‌ها، تعلیق‌ها یا اخراج از مدرسه به دلیل فن‌سیکلیدین، غفلت از فرزندان یا اهمال در انجام کارهای خانه).

6- ادامه‌ی مصرف فن‌سیکلیدین به رغم مشکلات پایدار یا مکرر اجتماعی یا بین‌فردی که در پی اثرات فن سیکلیدین ایجاد و یا تشدید شده‌اند (مانند جرو بحث با همسر درباره‌ی عواقب مسمومیت، زدو خوردهای فیزیکی).

7- کنار گذاشتن یا کاهش فعالیت‌های مهم اجتماعی، شغلی یا تفریحی به دلیل مصرف فن‌سیکلیدین.

8- مصرف مکرر فن‌سیکلیدین در موقعیت‌هایی که از نظر جسمانی خطرآفرین است (مانند رانندگی با اتومبیل یا کار با ماشین‌آلات در زمانی که فرد تحت تاثیر فن‌سیکلیدین است).

9- مصرف فن‌سیکلیدین به رغم آگاهی از وجود مشکل جسمانی و یا روان‌شناختی مکرر یا پایداری که احتمالا با این ماده ایجاد و یا تشدید گشته است، ادامه پیدا می‌کند.

10- تحمل، که با یکی از دو مورد ذیل تعریف می‌گردد :

–  نیاز به افزایش قابل توجه مقادیر فن‌سیکلیدین تا حد بروز اثر دلخواه و یا مسمومیت.

– کاهش مشخص اثر با ادامه‌ی مصرف میزان مشابهی از فن‌سیکلیدین.

توجه : علایم و نشانه‌هایی برای محرومیت از فن‌سیکلیدین‌ها اثبات نشده‌اند و از این رو، چنین ملاکی کاربردی ندارد (محرومیت از فن‌سیکلیدین ها در حیوانات گزارش شده اما در مصرف کنندگان انسانی ثبت نشده است.)

مشخص کنید اگر :

در فروکش اولیه : پس از حصول قبلی کلیه ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف فن‌سیکلیدین، هیچ یک از این ملاک‌ها در طی حداقل سه ماه تا دوازده ماه گذشته دیده نشده‌اند (البته به جز ملاک ولع، یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف فن‌سیکلیدین که ممکن است وجود داشته باشد).

در فروکش مستمر : پس از حصول قبلی کلیه‌ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف فن‌سیکلیدین، هیچ یک از این ملاک‌ها در طی یک دوره‌ی زمانی دوازده ماهه یا بیشتر هیچ‌وقت دیده نشده‌اند (البته به جز ملاک ولع، یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف فن‌سیکلیدین که ممکن است وجود داشته باشد).

مشخص کنید اگر : 

در یک محیط کنترل شده : این مشخصه‌ی اضافی هنگامی به کار برده می‌شود که فرد در محیطی باشد که دسترسی به فن‌سیکلیدین محدود گشته است.

اختلال مصرف سایر توهم زاها :

ملاک‌های تشخیصی :

– الگویی از مصرف یک توهم زا (به جز فن‌سیکلیدین) که به ناراحتی یا تخریب چشمگیر بالینی منتهی شده و وقوع آن در طی یک دوره‌ی دوازده ماهه، با حداقل دو مورد از علایم ذیل مشخص می‌شود :

1- اغلب توهم‌زا در مقادیری بیشتر و یا مدت زمانی طولانی‌تر از قصد قبلی مصرف می‌شود.

۲- وجود تمایل مستمر یا تلاش‌های ناموفق برای توقف یا کنترل مصرف توهم‌زا.

۳- زمان زیادی برای فعالیت‌های لازم جهت تهیه، مصرف و یا رهایی از اثرات توهم‌زا صرف می‌شود.

۴- ولع یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف توهم‌زا.

۵- مصرف مکرر توهم‌زا فرد را از ایفای وظایف عمده‌ی مربوط به کارکردهای شغلی، تحصیلی و یا خانوادگی باز می‌دارد (مانند غیبت‌های مکرر از محل کار یا عملکرد ضعیف شغلی مرتبط با مصرف توهم‌زا، غیبت‌ها، تعلیق‌ها یا اخراج از مدرسه به دلیل توهم‌زا، غفلت از فرزندان یا اهمال در انجام کارهای منزل).

۶- ادامه‌ی مصرف توهم‌زا به رغم مشکلات پایدار یا مکرر اجتماعی و یا بین‌فردی که در پی اثرات توهم‌زا

ایجاد و یا تشدید شده‌اند (مانند جرو بحث با همسر درباره‌ی عواقب مسمومیت، زدو خوردهای فیزیکی).

۷- رهاکردن و یا کاهش فعالیت‌های مهم اجتماعی، شغلی یا تفریحی به دلیل مصرف توهم‌زا.

۸- مصرف مکرر توهم‌زا در موقعیت‌های از نظر جسمانی خطرآفرین (مانند رانندگی با اتومبیل یا کار با ماشین‌آلات در هنگام آسیب ناشی از توهم‌زا).

۹- مصرف توهم‌زا به رغم آگاهی از وجود مشکل جسمانی و یا روان‌شناختی مکرر یا پایداری که احتمالا با توهم‌زا ایجاد و یا تشدید گشته است، ادامه پیدا می‌کند.

۱۰- تحمل که با یکی از دو مورد ذیل تعریف می‌گردد :

– نیاز به افزایش قابل توجه مقادیر توهم‌زا تا حد بروز اثر دلخواه و یا مسمومیت.

– کاهش مشخص اثر با ادامه‌ی مصرف مقدار یکسانی از توهم‌زا.

توجه : علایم و نشانه‌هایی برای محرومیت از توهم‌زاها اثبات نشده‌اند، و از این رو، از چنین ملاکی استفاده نشده است.

نوع خاص ماده‌ی توهم‌زا را ذکر کنید.

مشخص کنید اگر :

در فروکش اولیه : پس از حصول قبلی کلیه ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف سایر توهم‌زاها، هیچ یک از این ملاک‌ها در طی حداقل سه ماه تا دوازده ماه گذشته دیده نشده‌اند (البته به جز ملاک ولع، یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف سایر توهم‌زاها که ممکن است وجود داشته باشد).

در فروکش مستمر : پس از حصول قبلی کلیه‌ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف سایر توهم‌زاها، هیچ یک از این ملاک‌ها در طی یک دوره‌ی زمانی دوازده ماهه یا بیشتر هیچ‌وقت دیده نشده‌اند (البته به جز ملاک ولع، یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف توهم‌زا که ممکن است وجود داشته باشد).

مشخص کنید اگر : 

در یک محیط کنترل شده : این مشخصه‌ی اضافی هنگامی به کار برده می‌شود که فرد در محیطی باشد که دسترسی به توهم‌زا محدود گشته است.

مسمومیت با فن‌سیکلیدین :

– مصرف اخیر فن‌سیکلیدین یا ماده‌ای با مشابهت داروشناسی.

– تغییرات بالینی چشمگیر و ناسازگارانه‌ی رفتاری (مانند پرخاشگری، ضرب و شتم، تکانشگری، پیش‌بینی ناپذیری، بی‌قراری شدید روانی/ حرکتی، اختلال در قضاوت) که در طی مصرف فن‌سیکلیدین، یا مدت کوتاهی پس از آن به وجود می‌آیند.

– در عرض یک ساعت، دو مورد یا بیشتر از علایم یا نشانه‌های ذیل بروز کنند :

توجه : چنانچه فن‌سیکلیدین تدخین، انفیه یا وریدی مصرف شده باشد، شروع علایم با نشانه‌ها می‌تواندفوق العاده سریع باشد.

۱- نیستاگموس افقی یا عمودی

۲- افزایش فشارخون یا افزایش تعداد ضربان قلب

۳- احساس کرختی یا کاهش حساسیت نسبت به درد

۴- عدم تعادل

۵- دیزآرتری (اختلال در تکلم)

۶- سفتی عضلانی

۷- تشنجات یا اغماء

۸- پرشنوایی

– علایم یا نشانه‌ها ناشی از بیماری طبی دیگری نبوده و با اختلال روانی دیگری، از جمله مسمومیت با ماده ای دیگر به شکل بهتری توضیح داده نشوند.

مسمومیت‌ها با سایر توهم‌زاها :

– مصرف اخیر یک توهم‌زا (به جز فن‌سیکلیدین).

– تغییرات بالینی چشمگیر و مسئله‌ساز رفتاری و یا روان‌شناختی (مانند افسردگی یا اضطراب بارز، افکار انتساب، ترس از دیوانه شدن، تفکر پارانوئید، اختلال در قضاوت) که در طی مصرف توهم‌زا، یا مدت کوتاهی پس از آن بروز می‌کند.

– تغییرات ادراکی که در حالت هشیاری و آگاهی کامل در طی، یا کمی پس از مصرف توهم‌زا اتفاق می‌افتند (مانند تشدید ذهنی ادراکات، گسست از خویشتن، گسست از واقعیت، خطاهای حسی، توهمات، حس آمیزی).

– دو مورد یا بیشتر از نشانه‌های ذیل که در حین، یا اندکی پس از مصرف توهم‌زا ظهور می‌کنند :

۱- گشادی مردمک‌ها

۲- افزایش تعداد ضربان قلب

۳- تعریق

۴- تپش قلب

۵- تاری دید

۶- لرزش

۷- عدم هماهنگی

– علایم یا نشانه‌ها ناشی از بیماری طبی دیگری نبوده و یا اختلال روانی دیگری، از جمله مسمومیت با ماده‌ای دیگر به شکل بهتری قابل توجیه نباشد.

اختلال ادراکی مستمر ناشی از توهم‌زاها :

ملاک‌های تشخیصی :

– پس از قطع مصرف یک توهم‌زا، تجربه‌ی مجدد یک مورد یا بیشتر از علایم ادراکی که در طی مسمومیت با توهم‌زا تجربه شده بودند (مانند توهمات هندسی، ادراکات نادرست از حرکت در میدان بینایی/ محیطی،

جرقه‌های رنگی، افزایش شدت رنگ‌ها، دنباله‌ای از تصاویر اجسام متحرک، رد تصویر مثبت، هاله‌های نور در اطراف اجسام، بزرگ‌بینی و یا کوچک‌بینی اشیاء.

– علایم موجود در ملاک بالا از نظر بالینی به طرز چشمگیری باعث ناراحتی فرد یا افت عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر حوزه‌های مهم کارکردی وی شده‌اند.

– علایم یا نشانه‌ها ناشی از بیماری طبی دیگری(مانند ضایعات ساختاری و عفونت‌های مغزی، صرع‌های بینایی) نبوده و به نحو بهتری با یک اختلال روانی دیگر (مانند دلیریوم، اختلال عمده‌ی عصبی، اسکیزوفرنیا) یا توهمات پس‌خوابی توجیه نگردند.

سایر اختلالات ناشی از فن‌سیکلیدین :

سایر اختلالات ناشی از فن‌سیکلیدین در سایر فصول این دستنامه در کنار اختلالاتی که از نظر پدیدارشناسی با آن‌ها شریک هستند، توصیف شده‌اند. مانند : اختلال روان‌پریشی ناشی از فن‌سیکلیدین (اختلالات طیف اسکیزوفرنیا و سایر روان‌پریشی‌ها)، اختلال دوقطبی ناشی از فن‌سیکلیدین، اختلال افسردگی ناشی از فن‌سیکلیدین، اختلال اضطرابی ناشی از فن‌سیکلیدین)، دلیریوم مسمومیتی ناشی از فن‌سیکلیدین. این اختلالات ناشی از فن‌سیکلیدین فقط هنگامی به جای مسمومیت با فن‌سیکلیدین تشخیص داده می‌شوند که شدت علایم در حدی باشد که توجه بالینی مستقلی را ایجاب کند.

اختلالات نامعین مرتبط با فن‌سیکلیدین :

این طبقه برای تظاهراتی به کار می‌رود که در آن‌ها علایم مشخصه اختلال وابسته به فن‌سیکلیدین که موجب ناراحتی یا تخریب چشمگیر بالینی در حوزه‌های کارکردی اجتماعی، شغلی یا سایر حوزه‌های مهم برجسته بوده اما ملاک‌های کامل هیچ‌یک از اختلالات موجود در طبقه‌ی تشخیصی اختلالات مرتبط با مواد و اختلالات اعتیادی را کسب ننماید.

اختلالات ناشی از سایر توهم‌زاها :

اختلالات ناشی از سایر توهم‌زاها که در ذیل آمده‌اند، در دیگر طبقات اختلالات که از نظر پدیدارشناسی به آن‌ها شباهت دارند، توصیف شده‌اند. مانند: اختلال روان‌پریشی ناشی از سایر توهم‌زاها، اختلال دوقطبی ناشی از سایر توهم‌زاها، اختلال افسردگی ناشی از سایر توهم‌زاها، اختلال اضطرابی ناشی از سایر توهم‌زاها (اختلالات اضطرابی). برای دلیریوم مسمومیتی ناشی از سایر توهم‌زاها، اختلالات عصبی‌شناختی را ببینید. این اختلالات ناشی از توهم‌زاها فقط هنگامی به جای مسمومیت با سایر توهم‌زاها تشخیص داده می‌شوند که علایم در حد کافی شدید باشند که توجه بالینی مستقلی را ایجاب کنند.

اختلالات نامعین مرتبط با توهم‌زاها :

این طبقه برای تظاهراتی به کار می‌رود که در آن‌ها علایم مشخصه‌ی اختلال وابسته به توهم‌زاها موجب ناراحتی یا تخریب چشمگیر بالینی در حوزه‌های کارکردی اجتماعی، شغلی یا سایر حوزه‌های مهم برجسته شده اما ملاک‌های کامل هیچ‌یک از اختلالات موجود طبقه‌ی تشخیصی اختلالات مرتبط با مواد و اختلالات اعتیادی را کسب ننماید.

اختلالات مرتبط با مواد استننشاقی :

ملاک‌های تشخیصی :

– الگوی مشکل‌زایی از مصرف مواد استنشاقی با پایه‌ی هیدروکربنی که منجر به ناراحتی یا افت عملکرد چشمگیر بالینی شده و حداقل با دو مورد از ملاک‌های ذیل مشخص می‌شوند، و در طی یک دوره‌ی دوازده ماهه بروز کرده‌اند :

۱- ماده‌ی استنشاقی اغلب در مقادیری بیشتر یا در طی مدت زمانی طولانی‌تر از حد انتظار مصرف می‌شود.

۲- تمایلی مستمر یا تلاش‌هایی ناموفق جهت قطع یا کنترل مصرف ماده‌ی استنشاقی وجود داشته است.

۳- زمان زیادی برای اقدامات لازم جهت تهیه، مصرف و یا رهایی از اثرات ماده‌ی استنشاقی صرف می‌شود.

۴- ولع، یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف ماده‌ی استنشاقی.

۵- مصرف مکرر ماده‌ی استنشاقی به ناتوانی فرد در ایفای وظایف عمده‌ی مربوط به کارهای شغلی، تحصیلی و یا خانوادگی منجر می‌شود.

۶- مصرف مستمر ماده‌ی استنشاقی به رغم مشکلات پایدار یا مکرر اجتماعی یا بین‌فردی که در پی اثرات ناشی از مصرف ماده‌ی استنشاقی ایجاد و یا تشدید شده‌اند.

۷- قطع یا کاهش فعالیت‌های مهم اجتماعی، شغلی یا تفریحی به دلیل مصرف ماده‌ی استنشاقی.

۸- مصرف مکرر ماده‌ی استنشاقی در موقعیت‌های از نظر جسمانی خطرساز.

۹- ادامه‌ی مصرف ماده‌ی استنشاقی به رغم آگاهی از وجود مشکل جسمانی یا روان‌شناختی مکرر یا پایداری که احتمالا با این ماده ایجاد و یا تشدید پیدا کرده است.

۱۰- تحمل، که با یکی از دو مورد ذیل تعریف می‌گردد:

– نیاز به افزایش قابل توجه مقدار ماده‌ی استنشاقی تا حد بروز مسمومیت یا اثر دلخواه.

– کاهش بارز اثر با ادامه‌ی مصرف همان مقدار ماده‌ی استنشاقی.

نوع خاص ماده‌ی استنشاقی را مشخص کنید، در صورت امکان، بایستی ماده‌ی خاص دخیل را نامگذاری نمود. (مانند اختلال مصرف حلال‌ها).

مشخص کنید اگر :

در فروکش اولیه : پس از حصول قبلی کلیه ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف ماده‌ی استنشاقی، هیچ یک از این ملاک‌ها در طی حداقل سه ماه تا دوازده ماه گذشته دیده نشده‌اند (البته به جز ملاک ولع، یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف ماده‌ی استنشاقی که ممکن است وجود داشته باشد).

در فروکش مستمر : پس از حصول قبلی کلیه‌ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف ماده‌ی استنشاقی، هیچ یک از این ملاک‌ها در طی یک دوره‌ی زمانی دوازده ماهه یا بیشتر هیچ‌وقت دیده نشده‌اند (البته به جز ملاک ولع، یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف ماده‌ی استنشاقی که ممکن است وجود داشته باشد).

مشخص کنید اگر : 

در یک محیط کنترل شده : این مشخصه‌ی اضافی هنگامی به کار برده می‌شود که فرد در محیطی باشد که دسترسی به ماده‌ی استنشاقی محدود گشته است.

شدت کنونی را مشخص کنید :

خفیف : وجود دو تا سه علامت.

متوسط : وجود چهار تا پنج علامت.

شدید : وجود شش علامت یا بیشتر.

مسمومیت با مواد استنشاقی :

ملاک‌های تشخیصی :

– مواجهه‌ی کوتاه مدت عمدی یا غیرعمدی اخیر با مقادیر بالایی از مواد استنشاقی، از جمله هیدروکربن‌های فرار مثل تولوئن یا بنزین.

– تغییرات بالینی چشمگیر و مسئله‌ساز رفتاری و یا روان‌شناختی (مانند پرخاشگری، تهاجم و ضرب و شتم، بی‌احساسی، اختلال در قضاوت) که در طی، یا مدت کوتاهی پس از، مواجهه با مواد استنشاقی بروز می‌کنند.

– دو مورد یا بیشتر از علایم یا نشانه‌های ذیل که در حین، یا مدت کوتاهی پس از مصرف یا مواجهه با ماده‌ی استنشاقی پدید می‌آیند:

۱- احساس گیجی

۲- نیستاگموس

۳- عدم هماهنگی

۴- تکلم نامفهوم و بریده بریده.

۵- راه رفتن نامتعادل.

۶- خواب آلودگی

۷- کندی رفلکس‌های عصبی.

۸- کندی روانی- حرکتی.

۹- لرزش

۱۰- ضعف منتشر عضلانی.

۱۱- تاری دید یا دوبینی.

۱۲- خواب آلودگی شدید یا اغماء.

۱۳- سرخوشی

– علایم یا نشانه‌ها ناشی از بیماری طبی دیگری نبوده و با اختلال روانی دیگری، از جمله مسمومیت با سایر مواد به شکل بهتری قابل توجیه نباشد.

سایر اختلالات ناشی از مواد استنشاقی :

اختلالات ناشی از مواد استنشاقی ذیل در سایر بخش‌های طبقات تشخیصی همراه با اختلالاتی که از نظر پدیدارشناسی با آن‌ها اشتراک دارند، توصیف شده‌اند : اختلال روان‌پریشی ناشی از مواد استنشاقی، اختلال افسردگی ناشی از مواد استنشاقی، اختلال اضطرابی ناشی از مواد استنشاقی و اختلال خفیف یا اساسی عصبی/ شناختی. این اختلالات ناشی از مواد استنشاقی فقط هنگامی به جای مسمومیت با مواد استنشاقی تشخیص داده می‌شوند که علایم در حدی شدید باشند که توجه بالینی مستقلی را ایجاب کنند.

اختلالات نامعین مرتبط با مواد استنشاقی :

این طبقه برای تظاهراتی به کار می‌رود که در آن‌ها علایم مشخصه‌ی یک اختلال مرتبط با مواد استنشاقی موجب ناراحتی چشمگیر بالینی یا اختلال در حوزه‌های کارکردی اجتماعی، شغلی یا سایر حوزه‌های مهم

شده، اما ملاک‌های کامل هیچ اختلال خاص مرتبط با مواد استنشاقی یا هیچیک از اختلالات موجود در گروه تشخیصی اختلالات مرتبط با مواد و اختلالات اعتیادی را کسب ننماید.

اختلالات وابسته به مواد افیونی :

اختلال مصرف مواد افیونی :

ملاک‌های تشخیصی :

– الگوی مشکل‌آفرین از مصرف مواد افیونی که به ناراحتی یا تخریب چشمگیر بالینی منجر شده، و وقوع آن در طی یک دوره‌ی زمانی دوازده ماهه، با حداقل دو مورد از علایم ذیل مشخص گردد :

۱- استعمال مواد افیونی اغلب در مقادیری بیشتر و یا مدت زمانی طولانی‌تر از قصد قبلی.

۲- وجود تمایل مستمر یا تلاش‌های ناموفق برای توقف یا کنترل استعمال مواد افیونی.

۳- زمان زیادی برای فعالیت‌های لازم جهت تهیه یا استعمال مواد افیونی صرف می‌شود.

۴- ولع یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف مواد افیونی.

۵- مصرف مکرر مواد افیونی به عدم انجام وظایف عمده‌ی مربوط به کارکردهای شغلی، تحصیلی و یا خانوادگی منجر می‌شود.

۶- ادامه مصرف مواد افیونی به رغم مشکلات پایدار یا مکرر اجتماعی یا بین‌فردی که در پی اثرات مواد افیونی ایجاد یا تشدید شده‌اند (مانند جرو بحث با اطرافیان درباره‌ی استعمال مواد افیونی).

۷- قطع یا کاهش فعالیت‌های مهم اجتماعی، شغلی یا تفریحی به دلیل مصرف مواد افیونی.

۸- مصرف مکرر مواد افیونی در موقعیت‌های از نظر جسمانی خطرآفرین.

۹- ادامه‌ی مصرف مواد افیونی به رغم آگاهی از وجود مشکل جسمانی یا روان‌شناختی مکرر یا پایداری که احتمالا با این ماده ایجاد و یا تشدید پیدا کرده است.

۱۰- تحمل، که با یکی از دو مورد ذیل تعریف می‌گردد :

– نیاز به افزایش قابل توجه مقدار مواد افیونی تا حد بروز مسمومیت یا اثر دلخواه.

– کاهش واضح اثر با ادامه‌ی مصرف همان مقدار مواد افیونی.

توجه : این ملاک برای افرادی که تنها تحت نظارت دقیق پزشکی مواد افیونی را مصرف می‌کنند، در نظر گرفته نمی‌شود.

۱۱- محرومیت، که به صورت یکی از دو صورت ذیل تظاهر پیدا می‌کند :

– سندرم خاص محرومیت از مواد افیونی.

– مصرف مواد افیونی (یا یک ماده‌ی بسیار نزدیک به آن)، جهت رهایی یا پرهیز از علایم محرومیت.

توجه : کسب این ملاک برای افرادی که فقط تحت نظارت مناسب پزشکی مواد افیونی را مصرف می‌کنند، در نظر گرفته نمی‌شود.

مشخص کنید اگر :

در فروکش اولیه : پس از حصول قبلی کلیه‌ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف مواد افیونی، هیچیک از این ملاک‌ها در طی حداقل سه ماه تا دوازده ماه گذشته دیده نشده‌اند (البته به جز ملاک ولع، یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف مواد افیونی که ممکن است وجود داشته باشد.)

در فروکش مستمر : پس از حصول قبلی کلیه‌ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف مواد افیونی، هیچ یک از این ملاک‌ها در طی یک دوره‌ی زمانی دوازده ماهه یا بیشتر هیچگاه دیده نشده‌اند(البته به جز ملاک ولع یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف مواد افیونی که ممکن است وجود داشته باشد).

مشخص کنید اگر :

تحت درمان نگه دارنده : این مشخصه‌ی اضافی هنگامی به کار برده می‌شود که فرد یک داروی آگونیست تجویز شده مانند متادون و یا بوپرنورفین را مصرف می‌کند و هیچ یک از ملاک‌های اختلال مصرف مواد افیونی برای آن گروه دارویی دیده نمی‌شود. (البته به استثنای تحمل به آگونیست، یا محرومیت از آن). به علاوه، کاربرد دیگر این دسته‌بندی برای افرادی است که تحت درمان نگه دارنده با یک آگونیست نسبی، یک آگونیست/ آنتاگونیست، و یا یک آنتاگونیست کامل مانند نالتروکسان خوراکی یا طولانی اثر قرار گرفته اند.

در یک محیط کنترل شده : این مشخصه‌ی اضافی هنگامی به کار برده می‌شود که فرد در محیطی باشد که دسترسی به مواد افیونی محدود گردد.

کدگذاری بر اساس شدت فعلی :

خفیف : وجود دو تا سه علامت

متوسط : وجود چهار تا پنج علامت

شدید : وجود شش علامت یا بیشتر.

مسمومیت با مواد افیونی :

ملاک‌های تشخیصی :

– مصرف اخیر یک مواد افیونی

– تغییرات روان‌شناختی یا رفتاری که از نظر بالینی چشمگیر و مشکل‌ساز باشند(مانند سرخوشی اولیه و متعاقب آن، بی‌تفاوتی و بی‌احساسی، احساس ملال و دلتنگی، کندی و یا سراسیمگی روانی/ حرکتی، اختلال در قضاوت) که در حین، یا اندکی پس از مصرف مواد افیونی بروز می‌کنند.

– انقباض مردمک‌ها (یا انبساط مردمک‌ها در پی کمبود اکسیژن مغز به دلیل مصرف بیش از حد جدی) و یک مورد (یا بیشتر) از علایم یا نشانه‌های ذیل که در حین، یا اندکی پس از مصرف مواد افیونی شکل می‌گیرند :

۱- خواب‌آلودگی یا اغماء.

۲- تکلم نامفهوم و بریده بریده.

۳- اختلال در توجه یا حافظه.

– نشانه‌ها یا علایم قابل انتساب به یک بیماری طبی دیگر نبوده و با یک اختلال روانی دیگر، از جمله مسمومیت با ماده‌های دیگر، بهتر توضیح داده نمی‌شوند.

مشخص کنید اگر :

همراه با اختلالات ادراکی : این مشخصه ممکن است در موارد نادری ذکر شود که در غیاب یک دلیریوم، توهمات همراه با واقعیت‌سنجی دست نخورده و یا خطاهای ادراکی شنوایی، بینایی یا لمسی بروز کنند.

محرومیت از مواد افیونی :

– وجود یکی از موارد ذیل :

۱- قطع یا کاهش مصرف سنگین و طولانی مدت (یعنی چند هفته یا طولانی‌تر) مواد افیونی.

۲- تجویز یک آنتاگونیست مواد افیونی پس از یک دوره‌ی زمانی از مصرف مواد افیونی.

– سه مورد یا بیشتر از علایم ذیل که در عرض دقایق تا چندین روز پس از ملاک بالا به وجود می‌آیند :

۱- خلق افسرده

۲- تهوع یا استفراغ

۳- دردهای عضلانی

۴- اشک‌ریزش یا آب‌ریزش از بینی.

۵- انبساط مردمک‌ها، سیخ شدن موها یا تعریق.

۶- اسهال

۷- خمیازه

۸- تب

۹- بی‌خوابی

– نشانه‌ها یا علایم ملاک بالا، ناراحتی بارز بالینی ایجاد کرده یا باعث اختلال در حوزه‌های عملکرد اجتماعی، حرفه‌ای یا سایر حوزه‌های مهم زندگی فرد می‌گردند.

– نشانه‌ها یا علایم قابل انتساب به یک بیماری طبی دیگر نبوده و یک اختلال روانی دیگر، از جمله مسمومیت با یا محرومیت از سایر مواد توضیح بهتری برای آن نباشد.

سایر اختلالات ناشی از مواد افیونی :

اختلالات ناشی از مواد افیونی موارد ذیل را شامل می‌شوند:

اختلال افسردگی ناشی از مواد افیونی، اختلال اضطرابی ناشی از مواد افیونی، اختلال خواب ناشی از مواد افیونی، اختلال عملکرد جنسی ناشی از مواد افیونی و دلیریوم ناشی از مسمومیت با مواد افیونی. این اختلالات ناشی از مواد افیونی تنها هنگامی به جای مسمومیت با مواد افیونی و یا محرومیت از مواد افیونی تشخیص داده می‌شوند که علایم در حدی شدید باشند که توجه بالینی مستقلی را ایجاب کنند.

اختلالات نامعین مرتبط با مواد افیونی :

این طبقه برای تظاهراتی به کار می‌رود که در آن‌ها علایم مشخصه‌ی اختلال مرتبط با یک ماده‌ی افیونی وجود دارد و موجب ناراحتی یا تخریب چشمگیر بالینی در حوزه‌های کارکردی/ اجتماعی، شغلی یا سایر حوزه‌های مهم شده، اما ملاک‌های کامل هیچ اختلال خاص مرتبط با مواد افیونی یا هیچ‌یک از اختلالات موجود در طبقه‌ی تشخیصی اختلالات مرتبط با مواد و اعتیادی را کسب ننماید.

اختلالات مرتبط با داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب :

ملاک‌های تشخیصی :

– الگوی مشکل‌آفرین از مصرف داروهای رخوت‌زا‌، خواب‌آور یا ضداضطراب که به ناراحتی یا تخریب چشمگیر بالینی منجر شده، و وقوع آن در طی یک دوره‌ی زمانی دوازده ماهه، با حداقل دو مورد از علایم ذیل مشخص گردد :

۱- استعمال داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور، یا ضداضطراب اغلب در مقادیری بیشتر و یا مدت‌ زمانی طولانی‌تر از قصد قبلی.

۲- وجود تمایل مستمر یا تلاش‌های ناموفق برای توقف یا کنترل مصرف داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب.

۳- صرف زمانی زیاد در فعالیت‌های لازم جهت تهیه، مصرف یا رهایی از اثرات داروهای رخوت‌زا، خواب آور یا ضداضطراب.

۴- ولع یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب.

۵- در پی مصرف مکرر داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور، یا ضداضطراب فرد از ایفای وظایف عمده‌ی مربوط به نقش‌های شغلی، تحصیلی و یا خانوادگی باز می‌ماند (مانند غیبت‌های مکرر از محل کار یا عملکرد ضعیف شغلی به دلیل مصرف داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب. غیبت‌ها، تعلیق‌ها یا اخراج از مدرسه مربوط به داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب، غفلت از فرزندان یا اهمال در انجام امور منزل.

۶- ادامه‌ی مصرف داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب به رغم مشکلات پایدار یا مکرر اجتماعی یا بین‌فردی که در پی اثرات این داروها ایجاد و یا تشدید شده‌اند (مانند جر و بحث با اطرافیان، درباره‌ی استعمال داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب).

۷- قطع یا کاهش فعالیت‌های مهم اجتماعی، شغلی یا تفریحی به دلیل مصرف داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب.

۸- مصرف مکرر داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب در موقعیت‌های از نظر جسمانی خطرساز (مانند رانندگی با اتومبیل و یا کار با ماشین‌آلات هنگامی که فرد تحت تاثیر مصرف این داروها دچار اختلال شده است.)

۹- ادامه‌ی مصرف داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب به رغم آگاهی از وجود یک مشکل جسمانی یا روان‌شناختی مکرر یا پایداری که احتمالا با این داروها ایجاد شده و یا تشدید پیدا کرده است.

۱۰- تحمل، که با یکی از دو مورد ذیل تعریف می‌گردد :

– نیاز به افزایش قابل توجه مقدار داروی رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب تا حد بروز مسمومیت یا اثر دلخواه.

– کاهش بارز اثر با ادامه‌ی مصرف همان مقدار از یک داروی رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب.

توجه : کسب این ملاک برای افرادی که تحت نظر پزشک داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب را مصرف می‌کنند، در نظر گرفته نمی‌شود.

۱۱- محرومیت، که به صورت یکی از دو مورد ذیل تظاهر پیدا می‌کند :

– سندرم خاص محرومیت از داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب.

– جهت رهایی یا جلوگیری از علایم محرومیت، داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب (یا یک ماده‌ی بسیار شبیه به آن مثل الکل) مصرف می‌شوند.

توجه : کسب این ملاک برای افرادی که تحت نظر پزشک داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب را مصرف می‌کنند، در نظر گرفته نمی‌شود.

مشخص کنید اگر :

در فروکش اولیه : پس از حصول قبلی کلیه‌ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب، هیچیک از این ملاک‌ها در طی حداقل سه ماه تا دوازده ماه گذشته برآورده نشده‌اند. البته به جز ملاک ولع یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب که ممکن است وجود داشته باشد.

در فروکش مستمر : چنانچه پس از حصول قبلی کلیه‌ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب، هیچیک از ملاک‌های این اختلال در طی یک دوره‌ی زمانی دوازده ماهه یا بیشتر اصلا دیده نشوند( البته به جز ملاک ولع یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب که ممکن است وجود داشته باشد).

مشخص کنید اگر :

در یک محیط کنترل شده : این مشخصه‌ی اضافی هنگامی به کار برده می‌شود که فرد در محیطی قرار بگیرد که دسترسی وی به داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب محدود شده باشد.

کدگذاری بر اساس شدت :

خفیف : وجود دو تا سه علامت.

متوسط : وجود چهار تا پنج علامت

شدید : وجود شش علامت یا بیشتر

مسمومیت با داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب :

ملاک‌های تشخیصی :

– مصرف اخیر داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب.

– تغییرات بالینی چشمگیر و ناسازگارانه‌ی رفتاری و یا روان‌شناختی (مانند رفتار نامناسب پرخاشگرانه یا جنسی، بی‌ثباتی خلقی، اختلال در قضاوت) که در طی، یا مدت کوتاهی پس از، مصرف داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب به وجود می‌آیند.

– یک مورد یا بیشتر از علایم یا نشانه‌های ذیل که در حین، یا مدت کوتاهی پس از، مصرف داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب بروز می‌کنند :

۱- تکلم نامفهوم و بریده بریده.

۲- عدم هماهنگی

۳- راه رفتن نامتعادل

۴- نیستاگموس.

۵- اختلال در شناخت (مانند توجه یا حافظه).

۶- خواب‌آلودگی شدید یا اغماء.

– علایم یا نشانه‌ها ناشی از بیماری طبی دیگری نبوده و با اختلال روانی دیگری، از جمله مسمومیت با ماده‌ای دیگر به شکل بهتری توضیح داده نشود.

محرومیت از داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب :

ملاک‌های تشخیصی :

– قطع و یا کاهش مصرف طولانی‌مدت داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب.

– دو مورد یا بیشتر از علایم ذیل، که در عرض چند ساعت تا چندین روز پس از قطع و یا کاهش مصرف داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب توصیف شده در ملاک بالا بروز کنند :

۱- افزایش فعالیت سیستم عصبی خودکار (مانند تعریق یا ضربان قلب بالای صد ضربه در دقیقه).

۲- لرزش دست.

۳- بی‌خوابی.

۴- تهوع یا استفراغ.

۵- توهمات یا خطاهای حسی گذرای بینایی، لمسی یا شنوایی.

۶- بی‌قراری شدید روانی/ حرکتی.

۷- اضطراب.

۸- حملات صرع بزرگ.

– علایم یا نشانه‌های موجود در ملاک بالا از نظر بالینی به طرز چشمگیری باعث ناراحتی فرد یا افت عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر حوزه‌های مهم کارکردی وی شده‌اند.

– علایم یا نشانه‌ها ناشی از بیماری طبی دیگری نبوده و به نحو بهتری با یک اختلال روانی دیگر، از جمله مسمومیت با و یا محرومیت از ماده‌ای دیگر توجیه نگردند.

مشخص کنید اگر :

همراه با اختلالات ادراکی : این مشخصه هنگامی قابل ثبت است که در غیاب یک دلیریوم، توهمات همراه با واقعیت‌سنجی دست نخورده و یا خطاهای ادراکی شنوایی، بینایی، یا لمسی بروز کند.

سایر اختلالات ناشی از داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب :

اختلالات ناشی از داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب در سایر فصول طبقه‌بندی اختلالات همراه با اختلالاتی که از نظر پدیدارشناسی به آن‌ها شباهت دارند، توصیف شده‌اند و عبارت‌اند از :

اختلال روان‌پریشی ناشی از داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب، اختلال دوقطبی ناشی از داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب، اختلال افسردگی ناشی از داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب، اختلال اضطرابی ناشی از داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب، اختلال خواب ناشی از داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب، اختلال عملکرد جنسی ناشی از داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب، و اختلال خفیف یا اساسی عصبی/ شناختی ناشی از داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب. برای دلیریوم ناشی از مسمومیت با داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب و دلیریوم ناشی از محرومیت از داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب، ملاک‌ها و بحث دلیریوم در فصل اختلالات عصبی‌شناختی را ببینید.

این اختلالات ناشی از داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب فقط هنگامی به جای مسمومیت با داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب یا محرومیت از رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب تشخیص داده می‌شوند که علایم در حدی شدید باشند که توجه بالینی مستقلی را ایجاب کنند.

اختلال نامعین مرتبط با داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب :

این طبقه برای تظاهراتی به کار می‌رود که در آن‌ها علایم مشخصه‌ی یک اختلال ناشی از داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب وجود دارد و موجب ناراحتی یا تخریب چشمگیر بالینی در حوزه‌های

کارکردی، اجتماعی، شغلی یا سایر حوزه‌های مهم شده، اما ملاک‌های کامل هیچ اختلال خاص مرتبط با داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب یا هیچیک از اختلالات موجود در طبقه‌ی تشخیصی اختلالات مرتبط با مواد و اختلالات اعتیادی را کسب ننماید.

اختلالات مرتبط با مواد محرک :

اختلال مصرف ماده‌ی محرک :

ملاک‌های تشخیصی :

– الگویی از مصرف یک ماده‌ی شبه آمفتامین، کوکائین یا سایر محرک‌ها که به ناراحتی یا تخریب چشمگیر بالینی منجر شده و بروز آن در طی یک دوره‌ی زمانی دوازده ماهه، با حداقل دو مورد از علایم ذیل مشخص

می‌شود :

۱- استعمال محرک اغلب در مقادیری بیشتر و یا مدت زمانی طولانی‌تر از قصد قبلی.

۲- وجود تمایل مستمر یا تلاش‌های ناموفق برای توقف یا کنترل مصرف محرک.

۳- زمان زیادی برای فعالیت‌های لازم جهت تهیه، مصرف و یا رهایی از اثرات محرک صرف می‌شود.

۴- ولع، یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف محرک.

۵- مصرف مکرر محرک فرد را از ایفای وظایف عمده‌ی مربوط به عملکردهای شغلی، تحصیلی و یا خانوادگی باز می‌دارد.

۶- ادامه‌ی مصرف محرک به رغم مشکلات پایدار یا مکرر اجتماعی یا بین‌فردی که در پی اثرات محرک ایجاد و یا تشدید شده‌اند.

۷- کنار گذاشتن یا تقلیل فعالیت‌های مهم اجتماعی، شغلی یا تفریحی به دلیل مصرف محرک.

۸- مصرف مکرر محرک در موقعیت‌های از نظر جسمی خطرآفرین.

۹- ادامه‌ی مصرف محرک به رغم آگاهی از وجود مشکل جسمانی و یا روان‌شناختی مکرر یا پایداری که احتمالا با این ماده ایجاد و یا تشدید پیدا کرده است.

۱۰- تحمل، که با یکی از دو مورد ذیل تعریف می‌گردد :

– نیاز به افزایش قابل توجه مقادیر ماده‌ی محرک تا حد بروز مسمومیت یا اثر دلخواه.

– کاهش واضح اثر با ادامه‌ی مصرف همان مقدار ماده‌ی محرک.

توجه : این ملاک برای افرادی که فقط تحت نظارت مناسب پزشکی داروهای محرک را مصرف می‌کنند، مثل داروهای درمانی برای اختلال کم‌توجهی/ بیش‌فعالی و یا نارکولپسی در نظر گرفته نمی‌شود.

۱۱- محرومیت، که به صورت یکی از دو صورت ذیل تظاهر پیدا می‌کند :

– سندرم خاص محرومیت از محرک .

– مصرف محرک (یا یک ماده‌ی خیلی شبیه به آن) جهت رهایی یا پیشگیری از علایم محرومیت.

توجه : کسب این ملاک برای افرادی که فقط تحت نظارت مناسب پزشک داروهای محرک را مصرف می‌کنند مثلا داروهای درمانی برای اختلال کم‌توجهی/ بیش‌فعالی و یا نارکولپسی در نظر گرفته نمی‌شود.

مشخص کنید اگر :

در فروکش اولیه : پس از حصول قبلی کلیه‌ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف محرک، هیچیک از این ملاک‌ها در طی حداقل سه ماه تا دوازده ماه گذشته دیده نشده‌اند. (البته به جز ملاک ولع، یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف محرک که ممکن است وجود داشته باشد).

در فروکش مستمر: پس از حصول قبلی کلیه‌ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف محرک، هیچیک از این ملاک‌ها در طی یک دوره‌ی زمانی دوازده ماهه یا بیشتر هیچ‌گاه دیده نشده‌اند (البته به جز ملاک ولع یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف محرک که ممکن است وجود داشته باشد).

مشخص کنید اگر :

در یک محیط کنترل شده : این مشخصه‌ی اضافی هنگامی به کار برده می‌شود که فرد در محیطی باشد که دسترسی به محرک‌ها محدود گردد.

شدت کنونی را مشخص کنید :

خفیف : وجود دو تا سه علامت.

متوسط : وجود چهار تا پنج علامت.

شدید : وجود شش علامت یا بیشتر

مسمومیت با ماده‌ی محرک :

ملاک‌های تشخیصی :

– مصرف اخیر یک ماده‌ی شبه آمفتامین، کوکائین یا سایر محرک‌ها.

– تغییرات روان‌شناختی و یا رفتاری که از نظر بالینی چشمگیر و مشکل‌ساز باشند (مانند سرخوشی یا کندی عاطفه، تغییراتی در معاشرت‌جویی، گوش به زنگی مفرط، حساسیت بین‌فردی، اضطراب، تنش، یا خشم، رفتارهای قالبی، اختلال در قضاوت) که در حین مصرف یک ماده‌ی محرک یا کمی پس از آن بروز می‌کنند.

– دو مورد یا بیشتر از علایم یا نشانه‌های ذیل که در حین مصرف یک ماده‌ی محرک یا کمی پس از آن پدید می‌آیند :

۱- افزایش و یا کاهش ضربان قلب

۲- گشادی مردمک‌ها

۳- افزایش و یا کاهش فشارخون

۴- تعریق شدید یا لرزها

۵- تهوع یا استفراغ

۶- شواهدی از کاهش وزن

۷- کندی یا سرآسیمگی روانی/ حرکتی

۸- ضعف عضلانی، کندی تنفسی، درد قفسه‌ی صدری یا نامنظمی‌های ضربان قلب.

۹- سردرگمی، تشنجات، دیس‌کینزی، دیستونی، یا اغماء.

– نشانه‌ها یا علایم قابل انتساب به یک بیماری طبی دیگر نبوده و یا یک اختلال روانی دیگر، از جمله مسمومیت با ماده‌ای دیگر، بهتر توضیح داده نمی‌شود.

همراه با اختلالات ادراکی : این مشخصه هنگامی ذکر می‌شود که توهمات توام با واقعیت‌سنجی دست نخورده و یا خطاهای ادراکی شنوایی، بینایی یا لمسی در غیاب یک دلیریوم اتفاق می‌افتند.

محرومیت از ماده‌ محرک :

ملاک‌های تشخیصی :

– قطع (یا کاهش) مصرف طولانی‌مدت یک ماده‌ی شبه آمفتامین، کوکائین، یا سایر محرک‌ها.

– خلق ملالت‌بار و دو مورد (یا بیشتر) از تغییرات فیزیولوژیکی ذیل، که در عرض چند ساعت تا چندین روز پس از ملاک بالا بروز می‌کنند :

۱- احساس خستگی

۲- رویاهای زننده ناخوشایند

۳- بی‌خوابی یا پرخوابی

۴- افزایش اشتها

۵- کندی یا سرآسیمگی روانی/ حرکتی

– علایم یا نشانه‌های ملاک بالا باعث ناراحتی چشمگیر بالینی فرد شده و یا در حوزه‌های اجتماعی، حرفه‌ای، یا سایر کارکردهای مهم وی اختلال ایجاد می‌کنند.

– علایم یا نشانه‌ها ناشی از یک بیماری طبی دیگر نبوده و یا اختلال روانی دیگری، از جمله مسمومیت با یا محرومیت از ماده‌ی دیگری به صورت بهتری قابل توجیه نیستند.

ماده‌ی خاص عامل سندرم محرومیت : ماده‌ی شبه آمفتامین، کوکائین یا محرکی دیگر) را تعیین کنید.

سایر اختلالات ناشی از ماده‌ی محرک :

اختلالات ناشی از مواد محرک ذیل، در سایر فصول راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی در کنار اختلالاتی که پدیدارشناسی مشترکی دارند، توصیف شده‌اند و عبارت‌اند از : اختلال روان‌پریشی ناشی از ماده‌ی محرک، اختلال دوقطبی ناشی از ماده‌ی محرک، اختلال افسردگی ناشی از ماده‌ی محرک، اختلال اضطرابی ناشی از ماده‌ی محرک (در بخش اختلالات اضطرابی)، اختلال وسواسی/ جبری ناشی از ماده‌ی محرک، اختلال خواب ناشی از ماده‌ی محرک، اختلال عملکرد جنسی ناشی از ماده‌ی محرک و اختلال خفیف یا اساسی عصبی/ شناختی ناشی از ماده یا (مواد نامعلوم). البته برای دلیریوم ناشی از مسمومیت با ماده‌ی محرک، ملاک‌ها و بحث دلیریوم در فصل عصبی/ شناختی را ببینید. این اختلالات ناشی از ماده‌ی محرک فقط هنگامی به جای مسمومیت با ماده‌ی محرک یا محرومیت از ماده‌ی محرک تشخیص داده می شوند که علایم در حدی شدید باشند که توجه بالینی مستقلی را ایجاب کنند.

اختلالات نامعین مرتبط با ماده‌ی محرک :

این طبقه برای تظاهراتی به کار می‌رود که در آن‌ها، علایم شاخص اختلال مرتبط با ماده‌ی محرک وجود دارد و باعث ناراحتی یا افت عملکرد چشمگیر بالینی در حوزه‌های اجتماعی، شغلی و یا سایر کارکردهای مهم فرد می‌گردد، اما کلیه‌ی ملاک‌های هیچ اختلال خاص مرتبط با یک ماده‌ی محرک یا هر گونه اختلالی در طبقه‌ی تشخیصی اختلالات اعتیادی و مرتبط با مواد را احراز ننمایند.

 

اختلالات مرتبط با توتون :

– الگوی مشکل‌آفرین از مصرف توتون که به ناراحتی یا تخریب چشمگیر بالینی منجر شده، و وقوع آن در طی یک دوره‌ی زمانی دوازده ماهه با حداقل دو مورد از علایم ذیل مشخص گردد :

۱- استعمال توتون اغلب در مقادیری بیشتر و یا مدت زمانی طولانی‌تر از قصد قبلی.

۲- وجود تمایل مستمر یا تلاش‌های ناموفق برای توقف یا کنترل استعمال توتون.

۳- زمان زیادی برای فعالیت‌های لازم جهت تهیه یا استعمال توتون صرف می‌شود.

۴- ولع یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف توتون.

۵- مصرف مکرر توتون مانع از انجام وظایف عمده‌ی مربوط به کارکردهای شغلی، تحصیلی و یا خانوادگی می‌شود(مانند تداخل با کار).

۶- ادامه‌ی مصرف توتون به رغم مشکلات پایدار یا مکرر اجتماعی یا بین‌فردی که در پی اثرات توتون ایجاد یا تشدید شده‌اند (مانند جرو بحث با اطرافیان درباره‌ی استعمال توتون).

۷- قطع یا کاهش فعالیت‌های مهم اجتماعی، شغلی یا تفریحی به دلیل مصرف توتون.

۸- مصرف مکرر توتون در موقعیت‌های از نظر جسمانی خطرساز (مانند استعمال سیگار در رختخواب).

۹- مصرف توتون به‌رغم آگاهی از وجود مشکل جسمانی یا روان‌شناختی مکرر یا پایداری که احتمالا با این ماده ایجاد و یا تشدید پیدا کرده است، ادامه پیدا می‌کند.

۱۰- تحمل، که با یکی از دو مورد ذیل تعریف می‌گردد :

– نیاز به افزایش محسوس مقدار توتونی مصرفی تا حد دستیابی به اثر دلخواه.

– با ادامه‌ی مصرف توتون به میزان مشابه اثر آن واضحا کاهش می‌یابد.

۱۱- محرومیت، که به صورت یکی از دو مورد ذیل تظاهر پیدا می‌کند :

– سندرم خاص محرومیت از توتون.

– جهت رهایی یا پرهیز از علایم محرومیت، توتون (یا یک ماده‌ی بسیار مرتبط به آن، مثل نیکوتین) مصرف می‌شود.

مشخص کنید اگر :

در فروکش اولیه : پس از حصول قبلی کلیه‌ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف توتون، هیچیک از این ملاک‌ها در طی حداقل سه ماه تا دوازده ماه گذشته دیده نشده‌اند (البته به جز ملاک ولع، یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف توتون که ممکن است وجود داشته باشد).

در فروکش مستمر : پس از حصول قبلی کلیه‌ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف توتون، هیچیک از این ملاک‌ها در طی یک دوره‌ی دوازده ماهه یا بیشتر هیچگاه دیده نشده‌اند. (البته به جز ملاک ولع، یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف توتون که ممکن است وجود داشته باشد).

مشخص کنید اگر :

بر روی درمان نگه‌دارنده : فرد تحت درمان با یک داروی نگهدارنده‌ی طولانی‌اثر، مانند داروی جانشین نیکوتین، قرار داشته و هیچیک از ملاک‌های اختلال مصرف توتون برای آن گروه دارویی دیده نمی‌شود (البته به استثنای تحمل به داروی جانشین نیکوتین یا محرومیت از آن).

در یک محیط کنترل شده : این مشخصه‌ی اضافی هنگامی به کار برده می‌شود که فرد در محیطی باشد که دسترسی به توتون محدود گردد.

شدت کنونی را مشخص کنید :

خفیف : وجود دو تا سه علامت

متوسط : وجود چهار تا پنج علامت

شدید : وجود شش علامت یا بیشتر.

محرومیت از توتون :

– مصرف روزانه توتون به مدت حداقل چندین هفته.

– قطع ناگهانی مصرف توتون، یا کاهش در مقدار توتون مصرفی که در طی ۲۴ ساعت با چهار مورد (یا بیشتر) از علایم یا نشانه‌های ذیل همراه می‌گردد :

۱- تحریک‌پذیری، احساس ناکامی، یا خشم.

۲- اضطراب

۳- دشواری در تمرکز

۴- افزایش اشتها.

۵- احساس بی‌قراری.

۶- خلق پایین و افسرده.

۷- بی‌خوابی

– علایم یا نشانه‌های ملاک موجب ناراحتی بارز بالینی فرد و یا تخریب چشمگیر اجتماعی، شغلی یا سایر حوزه‌های مهم عملکردی وی می‌گردد.

– علایم یا نشانه‌ها ناشی از یک بیماری طبی دیگر نبوده و با اختلال روانی دیگری، از جمله محرومیت یا مسمومیت حاصل از یک ماده‌ی دیگر، بهتر توجیه نمی‌شوند.

سایر اختلالات ناشی از توتون :

اختلالات خواب ناشی از توتون در فصل اختلالات خواب/ بیداری توضیح داده شده است.

اختلالات نامعین مرتبط با توتون :

این طبقه برای تظاهراتی به کار می‌رود که در آن‌ها، علایم شاخص اختلال مرتبط با توتون وجود دارد که باعث ناراحتی یا تخریب چشمگیر بالینی در حوزه‌های اجتماعی، شغلی و یا سایر کارکردهای مهم فرد می‌گردد، اما ملاک‌های کامل هیچیک از اختلالات خاص مرتبط با توتون یا هر گونه اختلالی در طبقه‌ی تشخیصی اختلالات اعتیادی و مرتبط با مواد را احراز ننمایند.

اختلالات مرتبط با مواد دیگر (یا مواد نامعلوم) :

اختلال مصرف سایر مواد (یا مواد نامعلوم) :

ملاک‌های تشخیصی :

– الگوی مشکل‌ساز از مصرف یک ماده‌ی سمی که قابل طبقه‌بندی با دسته‌جات الکل، کافئین، کانابیس، توهم‌زاها (فن‌سیکلیدین و دیگر توهم‌زاها)، مواد استنشاقی، مواد افیونی، داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب، مواد محرک، یا توتون نبوده و به ناراحتی یا تخریب چشمگیر بالینی منتهی شده، و وقوع آن در طی یک دوره‌ی دوازده ماهه، با حداقل دو مورد از علایم ذیل مشخص گردد :

۱- فرد اغلب ماده را در مقادیر بیشتر و یا در طی مدت زمانی طولانی‌تر از قصد قبلی خود مصرف می‌نماید.

۲- تمایل مستمر یا تلاش‌های ناموفقی برای توقف یا کنترل مصرف ماده وجود دارد.

۳- زمان زیادی صرف فعالیت‌های لازم جهت تهیه، مصرف و یا رهایی از اثرات ماده می‌گردد.

۴- ولع یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای استعمال ماده.

۵- استعمال مکرر ماده فرد را از ایفای وظایف عمده در زمینه‌ی نقش‌های شغلی، تحصیلی و یا خانوادگی باز می‌دارد.

۶- مصرف مستمر ماده به رغم مشکلات مکرر یا پایدار اجتماعی یا بین‌فردی که در پی اثرات حاصل از استعمال ماده ایجاد و یا تشدید شده‌اند.

۷- قطع یا کاهش فعالیت‌های مهم اجتماعی، شغلی یا تفریحی به دلیل مصرف ماده.

۸- استعمال مکرر ماده در موقعیت‌های از نظر جسمانی بالقوه خطرناک.

۹- ادامه‌ی مصرف ماده به رغم آگاهی از وجود مشکل جسمانی و یا روان‌شناختی مکرر و یا پایداری که احتمالا با این ماده ایجاد یا تشدید گشته است.

۱۰- تحمل، که با یکی از دو مورد ذیل تعریف می‌گردد :

– نیاز به افزایش قابل توجه مقدار ماده تا حد بروز مسمومیت یا اثر دلخواه.

– کاهش واضح اثر با ادامه‌ی مصرف همان مقدار ماده.

۱۱- محرومیت، که به صورت یکی از دو صورت ذیل تظاهر پیدا می‌کند :

– سندرم خاص محرومیت از ماده‌ی دیگر یا مواد نامعلوم.

– مصرف آن ماده (یا یک ماده‌ی تقریبا هم خانواده با آن) جهت رهایی یا پرهیز از علایم محرومیت.

مشخص کنید اگر :

در فروکش اولیه : پس از حصول قبلی کلیه‌ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف سایر مواد (یا مواد نامعلوم) هیچیک از این ملاک‌ها برای حداقل سه ماه تا دوازده ماه دیده نشده‌اند. (البته به جز ملاک ولع یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف ماده که ممکن است وجود داشته باشد).

در فروکش مستمر : پس از حصول قبلی کلیه‌ی ملاک‌های مربوط به اختلال مصرف سایر مواد یا مواد نامعلوم، هیچیک از این ملاک‌ها در طی یک دوره‌ی زمانی دوازده ماهه یا بیشتر هرگز دیده نشده‌اند(البته به جز ملاک ولع یا یک تمایل قوی یا احساس فوریت برای مصرف ماده که ممکن است وجود داشته باشد).

مشخص کنید اگر :

در یک محیط کنترل شده : این مشخصه‌ی اضافی هنگامی به کار برده می‌شود که فرد در محیطی باشد که دسترسی به ماده محدود شده باشد.

شدت کنونی را مشخص کنید :

خفیف : وجود دو تا سه علامت.

متوسط : وجود چهار تا پنج علامت.

شدید : وجود شش علامت یا بیشتر.

مسمومیت با ماده‌ی دیگر (یا مواد نامعلوم) :

ملاک‌های تشخیصی :

– بروز سندرم مختص به ماده‌ی برگشت پذیری که ناشی از بلع (یا مواجهه با) ماده‌ای است که نامعلوم بوده یا در جای دیگری ثبت نشده است.

– تغییرات روان‌شناختی و یا رفتاری که از نظر بالینی چشمگیر و مشکل‌ساز بوده و به اثر آن ماده بر روی دستگاه عصبی مرکزی قابل انتساب باشند (مانند اختلال در هماهنگی عضلانی، کندی یا سراسیمگی روانی/ حرکتی، سرخوشی، اضطراب، پرخاشگری، بی‌ثباتی خلق، اختلال شناختی، اختلال در قضاوت، انزوای اجتماعی) که در حین، یا مدت کوتاهی پس از مصرف یک ماده‌ی محرک پدیدار می‌شوند.

– علایم یا نشانه‌ها ناشی از یک بیماری طبی دیگر نبوده و با اختلال روانی دیگری، از جمله مسمومیت با یک ماده‌ی دیگر، بهتر توجیه می‌شود.

محرومیت از سایر مواد (یا مواد نامعلوم) :

ملاک‌های تشخیصی :

– قطع (یا کاهش) مصرف ماده‌ای که مقدار مصرف آن سنگین و مدت زمان مصرف‌اش طولانی بوده است.

– بروز سندرم مختص به ماده مدت کوتاهی پس از قطع (یا کاهش) مصرف ماده.

– سندرم مختص به ماده که موجب ناراحتی بارز بالینی فرد و یا تخریب چشمگیر اجتماعی، شغلی یا سایر حوزه‌های مهم عملکردی وی می‌گردد.

– علایم یا نشانه‌ها ناشی از یک بیماری طبی دیگر نبوده و با اختلال روانی دیگری، از جمله محرومیت ناشی از یک ماده‌ی دیگر، بهتر توجیه نشوند.

– نتوان ماده‌ی دخیل را تحت هیچ یک از گروه‌های دیگر مواد (الکل، کافئین، کانابیس، مواد افیونی، داروهای رخوت‌زا، خواب‌آور یا ضداضطراب، مواد محرک یا توتون) طبقه‌بندی نمود یا این ماده نامعلوم باشد.

سایر اختلالات ناشی از سایر مواد (یا مواد نامعلوم) :

از آنجا که طبقه‌بندی سایر مواد یا مواد نامعلوم فی‌نفسه به خوبی تعریف نشده است، گستره و دامنه‌ی اختلالات مربوطه نیز نامعلوم است. با این وجود، اختلالات ناشی از سایر مواد (یا مواد نامعلوم) وجود دارند و در سایر فصول توصیف شده‌اند و عبارت‌اند از : اختلال روان‌پریشی ناشی از سایر مواد(یا مواد نامعلوم)،

اختلال دوقطبی ناشی از سایر مواد، اختلال افسردگی ناشی از سایر مواد، اختلال اضطرابی ناشی از سایر مواد، اختلال وسواسی/ جبری ناشی از سایر مواد، اختلال خواب ناشی از سایر مواد، اختلال عملکرد جنسی ناشی از سایر مواد، اختلال خفیف یا اساسی عصبی/ شناختی ناشی از سایر مواد. برای دلیریوم مسمومیتی و یا محرومیتی ناشی از سایر مواد بحث دلیریوم در فصل عصبی/ شناختی در کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی را ببینید. این اختلالات ناشی از سایر مواد (یا مواد نامعلوم) فقط هنگامی به جای مسمومیت با سایر مواد (یا مواد نامعلوم) یا محرومیت از سایر مواد (یا مواد نامعلوم) تشخیص داده می‌شوند که علایم در حدی شدید باشند که توجه بالینی مستقلی را ایجاب کنند.

اختلالات نامعین مرتبط با سایر مواد (یا مواد نامعلوم) :

این طبقه برای تظاهراتی به کار می‌رود که در آن‌ها، علایم شاخص اختلالات مرتبط با سایر مواد (یا مواد نامعلوم) وجود دارد و باعث ناراحتی یا تخریب چشمگیر بالینی در حوزه‌های اجتماعی، شغلی و یا سایر کارکردهای مهم فرد می‌گردد، اما کلیه‌ی ملاک‌های هیچ اختلال خاص مرتبط با سایر مواد (یا مواد نامعلوم) یا هر گونه اختلالی در گروه تشخیصی اختلالات مرتبط با مواد را احراز ننمایند.

اختلالات غیرمرتبط با مواد :

اختلال قماربازی :

ملاک‌های تشخیصی :

– رفتار قماربازانه مکرر و مستمر مشکل‌ساز که به ناراحتی یا تخریب چشمگیر بالینی منجر شده، و با چهار مورد ذیل یا بیشتر مشخص می‌شود که فرد در طی یک دوره‌ی زمانی دوازده ماهه نشان می‌دهد :

۱- نیاز به قمار با مقدار پول بیشتر برای دستیابی به هیجان دلخواه.

۲- بی‌قراری یا تحریک‌پذیری در هنگام تلاش برای تقلیل یا توقف قمار.

۳- تلاش‌های مکرر ناموفق جهت کنترل، کاهش یا توقف قمار.

۴- اشتغال ذهنی دائمی با قماربازی (مانند افکار دائمی در مورد مرور ذهنی تجارب قبلی قماربازی، امتیاز گرفتن یا طرح‌ریزی ماجرای بعدی یا اندیشیدن به راه‌های کسب پول جهت قماربازی).

۵- در هنگام احساس ناراحتی (مانند احساس درماندگی، گناه، اضطراب، افسردگی) اغلب به قماربازی روی می‌آورد.

۶- پس از باخت پول قمار، اغلب وقتی دیگر برای تلافی باز می‌گردد (تعقیب باخت‌های پی‌در‌ پی).

۷- دروغگویی جهت پنهان‌سازی میزان درگیری در قماربازی.

۸- به دلیل قماربازی، به مخاطره افتاده یا یک رابطه‌ی مهم، شغل، یا فرصت تحصیلی یا حرفه‌ای را از دست داده است.

۹- تکیه به دیگران جهت تامین پول برای رهایی از موقعیت‌های مالی اسفبار ناشی از قماربازی.

– رفتار قماربازانه با یک حمله‌ی مانیا به نحو بهتری توجیه نمی‌شود.

مشخص کنید اگر :

دوره‌ای : کسب ملاک‌های تشخیصی در بیش از یک بازه‌ی زمانی، همراه با فروکش علایم در بین حملات برای مدت حداقل چندین ماه.

مستمر : تداوم علایم و احراز ملاک‌های تشخیصی برای سالیان متمادی.

مشخص کنید اگر :

در فروکش اولیه : پس از احراز قبلی کلیه‌ی ملاک‌های اختلال قماربازی، هیچیک از ملاک‌های این اختلال برای مدت حداقل سه ماه و کمتر از دوازده ماه دیده نمی‌شوند.

در فروکش مستمر : پس از احراز قبلی کلیه‌ی ملاک‌های اختلال قماربازی، هیچیک از ملاک‌های این اختلال در طی یک دوره‌ی زمانی دوازده ماهه یا طولانی‌تر دیده نمی‌شوند.

شدت فعلی را مشخص کنید :

خفیف : در صورت وجود، چهار تا پنج ملاک.

متوسط : در صورت وجود، شش تا هفت ملاک.

شدید : در صورت وجود، هشت تا نه ملاک.

همبودی (هم‌ابتلایی) :

همبودی به بروز همزمان دو یا چند اختلال روانی در یک فرد اطلاق می‌شود. در بین افرادی که برای درمان وابستگی به کوکائین، الکل یا مواد افیونی مراجعه می‌کنند، سایر اختلالات روانی شیوع بالایی دارند. در برخی مطالعات میزان اختلالات روانپزشکی هم زمان در بین معتادین تا پنجاه درصد گزارش شده است.   در مطالعات مختلف، بین 35 تا 60 درصد از بیماران مبتلا به سوء مصرف یا وابستگی به مواد، واجد ملاک‌های تشخیصی اختلال شخصیت ضداجتماعی نیز هستند. وقتی که پژوهشگران در مطالعات خود افرادی را منظور می‌کنند که به استثنای ملاک شروع در سن پایین، واجد همه‌ی ملاک‌های تشخیصی اختلال شخصیت ضد اجتماعی هستند، ارقام حاصله حتی از این هم بالاتر است. به‌عبارت دیگر، درصد بالایی از بیمارانی که تشخیص سوء مصرف یا وابستگی به مواد دارند، دارای یک الگوی رفتار ضداجتماعی نیز هستند، خواه این الگو قبل از شروع مصرف مواد وجود داشته باشد و خواه در جریان مصرف مواد پدید آمده باشد. بیمارانی که تشخیص وابستگی به مواد یا سوء مصرف مواد را توام با اختلال شخصیت ضداجتماعی دارند، احتمالا مواد غیرقانونی بیشتری مصرف می‌کنند، آسیب روانی بیشتری دارند، از زندگی خود رضایت کمتری دارند و تکانشی‌تر، منزوی تر و افسرده‌تر از بیمارانی هستند که فقط تشخیص اختلال شخصیت ضداجتماعی دارند.

افسردگی و خودکشی :

علائم افسردگی در میان افراد مبتلا به سوء مصرف مواد یا وابستگی به مواد شایع است. حدود یک سوم تا نیمی از افرادی که سوء مصرف مواد افیونی دارند یا به آن وابستگی دارند و حدود چهل درصد از افرادی که سوء مصرف یا وابستگی الکل دارند، زمانی در طول عمر خود واجد ملاک‌های تشخیصی اختلال افسردگی اساسی بوده‌اند. مصرف مواد همچنین یک عامل زمینه‌ساز عمده برای خودکشی محسوب می‌شود. احتمال خودکشی موفق در بین مبتلایان به سوءمصرف مواد تقریبا بیست برابر بیشتر از جمعیت عمومی است. حدود پانزده درصد از افراد مبتلا به سوءمصرف یا وابستگی به الکل اقدام به خودکشی می‌کنند. این میزان شیوع خودکشی مقام دوم را دارد. یعنی فقط اختلال افسردگی اساسی بالاتر از آن است.

انتخاب یک درمان :

همه‌ی مداخلات را نمی‌توان در مورد تمامی انواع اختلالات مصرف مواد به کار برد و برخی مداخلات اجباری که در مورد داروهای غیرمجاز به کار می‌روند، قابل استفاده در مورد مواد قانونی نظیر توتون نیستند. رفتارهای اعتیادی به طور ناگهانی تغییر نمی‌کنند، بلکه تغییر آن‌ها طی یک رشته مراحل مختلف صورت می‌گیرد. متخصصان پنج مرحله را در این فرایند تدریجی پیشنهاد کرده‌اند : مرحله‌ی پیش از تامل، مرحله تامل، آمادگی، عمل و نگهداری.

از جمله درمان‌های موثر در درمان می‌توان به رفتاردرمانی، درمان شناختی/ رفتاری، گروه‌های حمایتی، مداخلات اقامتی و بستری، درمان سرپایی اشاره کرد.

در برخی اختلالات مصرف مواد ممکن است برخی داروهای اختصاصی به عنوان یک مولفه درمانی مهم تجویز شوند. برای نمونه، دی سولفیرام، نالترکسون یا آکامپروسات برای الکلیسم؛ متادون، لوومتادیل استات یا بوپرنورفین برای اعتیاد به هروئین؛ و وسایل رهایی از نیکوتین، وارنیسیلین، یا بوپروپیون برای وابستگی به توتون.

شیوع اختلالات مصرف مواد :

به طور کلی، مردان بیش از زنان مواد سوء مصرف می‌کنند. افرادی که زودتر مواد مصرف می‌کنند، بیشتر احتمال دارد دچار اختلال شوند.

افرادی که مقداری تحصیلات دانشگاهی دارند، بیش از افرادی که تحصیلات کمتر دارند، مواد مصرف می‌کنند و افراد بیکار بیش از افرادی که شغل پاره وقت یا تمام وقت دارند، مواد مصرف می‌کنند.

سبب شناسی :

اختلالات مصرف مواد بیماری‌های روانی پیچیده‌ای هستند و مانند سایر اختلالات روانی، هم عوامل زیستی و هم شرایط محیطی در پیدایش آن‌ها اهمیت دارند.

مدل اختلالات مصرف مواد نتیجه‌ی یک فرایندی است که در آن عوامل متعددی که روی هم تاثیر متقابل دارند، بر رفتار مصرف مواد و از دست دادن قضاوت در تصمیم‌گیری‌ها برای مصرف یک ماده معین تاثیر دارند. هر چند اثرات هر داروی مشخص در این فرایند اهمیت زیادی دارد، اما ما نمی‌توانیم فرض کنیم همه ی افرادی که به یک ماده وابسته می‌شوند، اثرات آن را به صورت یکسان تجربه می‌کنند یا مجموعه‌ی یکسانی از عوامل انگیزشی دارند. علاوه بر این، فرض بر این است که در مراحل مختلف این فرایند، عوامل متفاوتی ممکن است کمتر با بیشتر دخالت داشته باشند. بنابراین دسترسی به مواد، مقبولیت اجتماعی و فشار همتایان در نخستین مصرف، عوامل تعیین‌کننده‌ای هستند. با این حال، عوامل دیگری نظیر شخصیت و خصوصیات خصوصیات زیستی فرد احتمالا در نحوه‌ی ادراک اثرات ماده و میزان ایجاد تغییرات در سیستم عصبی مرکزی بر اثر مصرف مکرر آن اهمیت بیشتری دارند. همچنین عوامل دیگری ممکن است هنوز اثرات مهمی بر این احتمال داشته باشند که مصرف مواد منجر به اثرات نامطلوب می‌شود یا به بهبود موفقیت آمیز از وابستگی می‌انجامد.

ما اغلب شاهد این ادعا هستیم که اعتیاد بیماری مغز است، یعنی فرایندهای حیاتی ای که رفتار اختیاری مصرف مواد را به مصرف جبری مواد تبدیل می‌کنند، ریشه در تغییراتی در ساختمان و شیمی اعصاب مغز مصرف کننده‌ی مواد دارند. اکنون شواهد کافی وجود دارد که این تغییرات در مناطق مرتبطی از مغز روی می‌دهند. سوال گیج‌کننده و بی پاسخ که در این زمینه مطرح می‌شود این است که آیا این تغییرات برای توجیه رفتار مصرف مواد لازم و کافی هستند یا خیر ؟ بسیاری معتقدند که چنین نیست و این‌که توانایی افراد وابسته به مواد برای تعدیل رفتار مصرف مواد در پاسخ به تقویت کننده‌های مثبت یا مقارن‌های بی‌زارساز نشان می‌دهد که ماهیت اعتیاد پیچیده‌تر از این است و مستلزم تعامل عوامل متعددی است. عنصر اساسی وابستگی به مواد، خود رفتار مصرف مواد است. تصمیم به مصرف مواد تحت تاثیر موقعیت‌های بلافصل اجتماعی و روانی و همچنین سابقه‌ی قبلی فرد قرار دارد. مصرف مواد یک رشته پیامدهایی را آغاز می‌کند که می‌توانند پاداش‌دهنده یا بیزارکننده باشند و از طریق فرایند یادگیری، ممکن است به افزایش یا کاهش احتمال تکرار مصرف مواد منجر شود. در مورد برخی مواد، مصرف سبب بروز فرایندهای زیستی مرتبط با تحمل، وابستگی جسمی و حساس‌سازی نیز می‌شود. به ترتیب، تحمل می‌تواند برخی اثرات نامطلوب ماده مصرفی را کاهش دهد و سبب تسهیل یا ایجاب مصرف مقادیر بالاتر شود، که سپس می‌تواند بروز وابستگی جسمی را تسریع یا تشدید کند. کیفیت‌های بیزارکننده‌ی سندرم محرومیت، اگر به بالاتر از یک آستانه‌ی مشخص برسد، انگیزه‌ی مشخص و عودکننده‌ای برای مصرف بیشتر مواد فراهم می‌کند. حساس‌سازی سیستم‌های انگیزشی نیز می‌تواند اهمیت محرک‌های مرتبط با مواد را افزایش دهد.

زیست‌شناسی عصبی اختلالات مصرف مواد :

عوامل ژنتیک، عوامل عصبی/ شیمیایی : گیرنده‌های مواد افیونی، راه‌های عصبی و انتقال دهنده‌های اصلی : سیستم‌های افیونی، کاتکولامین( عمدتا دوپامین)، گاماآمینوبوتیریک اسید (گابا)، نورون‌های دوپامینرژیک ناحیه‌ی تگمنتال شکمی در این زمینه اهمیت خاصی دارند. این نورون‌ها به نواحی قشری و لیمبیک، و به خصوص هسته‌ی آکومبنس کشیده می‌شوند. این مسیر احتمالا در احساس پاداش دخالت دارد و ممکن است میانجی اصلی اثرات موادی نظیر آمفتامین و کوکائین باشد. تصور می‌شود که لوکوس سرولئوس (بزرگترین گروه نورون‌های آدرنرژیک)، میانجی اثرات مواد افیونی و شبه‌افیونی باشد. این مسیرها روی هم رفته مدار پاداش مغز نامیده می‌شود.

روانشناسی اختلالات مصرف مواد :

عوامل سایکودینامیک : طبق نظریات کلاسیک، سوء‌مصرف مواد معادل خودارضایی است و یک مکانیسم دفاعی در مقابل تکانه‌های اضطرابی، یا تظاهری از پسرفت دهانی (یعنی وابستگی) است. فرمول‌بندی‌های سایکوداینامیک جدید، مصرف مواد را بازتاب کارکردهای مختل ایگو معرفی می‌کنند (یعنی ناتوانی برای کنارآمدن با واقعیت).

یادگیری و شرطی‌سازی : مصرف مواد، چه به صورت گاه‌گاهی و چه به صورت وسواسی، را می‌توان به عنوان رفتاری تلقی کرد که توسط پیامدهایش تداوم می‌یابد. مواد می‌توانند از طریق رفع برخی حالت‌های آزاردهنده و یا ناخوشایند نظیر درد، اضطراب یا افسردگی، رفتارهای پیشایند خود را تقویت کنند.

rTMS  و اختلالات اعتیادی :

از آر تی ام اس در درمان وسوسه‌ی‌ اختلالات اعتیادی استفاده می‌شود که از بین مقالات مرتبط میتوان به موارد ذیل اشاره کرد :

آر تی ام اس در اختلالات اعتیادی ناشی از مصرف کوکائین منجر به کاهش وسوسه (ولع) و تکانشگری می‌شود. همچنین در اختلالات اعتیادی ناشی از مصرف متافتامین منجر به کاهش وسوسه، علایم افسردگی و بهبود کیفیت خواب می‌شود.

منابع :

Amerio, A., Baccino, C., Breda, G. S., Cortesi, D., Spiezio, V., Magnani, L., … & Serafini, G. (2023). Effects of transcranial magnetic stimulation on cocaine addiction: A systematic review of randomized controlled trials. Psychiatry Research, 115491.

Tang, Z., Zhu, Z., & Xu, J. (2023). Psychological effects of repetitive transcranial magnetic stimulation on individuals with methamphetamine use disorder: a systematic review and meta-analysis. Biological Research For Nursing25(1), 117-128.

– راهنمای تشخیصی و آماری اختلال­های روانی(ویرایش پنجم)، انجمن روانپزشکی امریکا، رضاعی و همکاران (1393).

– خلاصه روان‌پزشکی کاپلان و سادوک، رابرت بولاند و همکاران، ترجمه : فرزین رضاعی و همکاران (۲۰۲۲).

دکتر مهدی پورنامداری
دکتر مهدی پورنامداری

دکتر مهدی پورنامداری، دانش آموخته رشته روانپزشکی (اعصاب و روان) از دانشگاه علوم پزشکی ایران و همچنین دارای مدرک کارشناسی ارشد حقوق و MBA می باشد. همچنین ایشان دارای مدرک A منابع انسانی از دانشکده ادینبورگ دانشگاه Heriot-Watt و اصول و فنون مذاکره چند جانبه بین المللی تبلیغات میباشد.
ایشان سابقه عضویت در هیئت مدیره انجمن روانپزشکان ایران، مدیر مسئول فصلنامه اکسیر سلامت، مدرس دانشگاه رییس کمیته علمی صنف درمانگران استان تهران، و همچنین تدوین کننده پروتکل درمان اعتیاد از طرف سازمان ملل برای سازمان زندانها و مدیر توسعه کسب و کار، محصول و بازاریابی شرکتهای بین المللی و داخلی بوده اند.
همچنین در این زمینه های اجتماعی فعالیت میکنند: موسس جمعیت حامیان زمین، پویش سیمرغ، انجمن دادشهر، کانون مهستان و مشاور خیریه رئیس سازمان نظام پزشکی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Call Now Button