اختلالات خواب و بیداری
برای درک خواب و اختلالات آن، بهتر است با سه ویژگی اساسی خواب شروع کنیم : ۱- خواب فرایندی ضروری برای کارکرد مناسب مغز است. ناتوانی در خوابیدن فرآیندهای فکری، تنظیم خلق و تعدادی از کارکردهای بهنجار فیزیولوژیک را مختل میکند. ۲- خواب فرایند منفردی نیست، چند نوع مجزای خواب وجود دارد. این انواع مختلف خواب هم از نظر کیفی و هم به لحاظ کمی متفاوت هستند. هر نوع خواب ویژگیهای منحصربهفرد و اهمیت کارکردی و مکانیسمهای تنظیمی خاص خود را دارد. محرومیت انتخابی فرد از یک نوع بهخصوص خواب، در هنگام امکان خواب واکنشهای واجهشی ایجاد میکند. ۳- خواب فرایند منفعلی نیست، در طول خواب میزان بالایی فعالیت مغزی و سوختوساز رخ میدهد.
اختلالات خواب/ بیداری دربرگیرندهی ده اختلال یا گروه اختلالی است :
۱- اختلال بیخوابی
۲- اختلال پرخوابی
۳- حملهی خواب (نارکولپسی)
۴- اختلالات مرتبط با تنفس
۵- اختلالات ریتم شبانهروزی خواب/ بیداری
۶- اختلالات برانگیختگی خواب غیرحرکات سریع چشم
۷- اختلال کابوس
۸- اختلال رفتار خواب حرکات سریع چشم (REM)
۹- سندرم پاهای بیقرار
۱۰- اختلال خواب ناشی از مصرف مواد/ دارو
افراد با این نوع اختلالات معمولا به دلیل شکایت از خواب/ بیداری به صورت نارضایتی از کفایت، زمانبندی و میزان خواب مراجعه میکنند. تخریب و ناراحتی حاصله در طول روز، ویژگیهای اصلی مشترک در میان تمام این اختلالات خواب/ بیداری است.
اختلالات خواب غالبا همراه با افسردگی، اضطراب و تغییرات شناختی هستند که باید در مدیریت و طرحریزی درمان مورد بررسی قرار گیرند. علاوه بر این، آشفتگیهای پایدار خواب (هم بیخوابی و هم خوابآلودگی مفرط) به عنوان عوامل خطر برای ایجاد بیماریهای روانی بعدی و اختلالات مصرف مواد مشخص شدهاند. آنها ممکن است معرف ظهور مقدماتی یک دوره از بیماری روانی باشند که امکان مداخلهی زودهنگام برای پیشگیری یا تعدیل یک دورهی تمامعیار را فراهم کند.
اختلال بیخوابی :
ملاکهای تشخیصی :
– شکایت اصلی مبنی بر نارضایتی از کمیت یا کیفیت خواب، همراه با یک یا چند مورد از علایم زیر :
۱- اشکال در شروع خواب (در کودکان این موضوع ممکن است به صورت دشواری شروع خواب بدون دخالت مراقب تظاهر کند).
۲- اشکال در حفظ خواب که با بیداریهای مکرر یا مشکلات بازگشت به خواب پس از بیداری مشخص میشود (در کودکان، این موضوع ممکن است به صورت دشواری بازگشت به خواب بدون مداخلهی مراقب تظاهر کند).
۳- بیدار شدن صبح زود همراه با ناتوانی در بازگشت به خواب.
– این آشفتگی خواب باعث ناراحتی چشمگیر بالینی یا افت کارکردهای اجتماعی، شغلی، آموزشی، تحصیلی، رفتاری یا دیگر حوزههای کارکردی مهم میگردد.
– مشکل خواب دستکم سه شب در هفته روی میدهد.
– مشکل خواب دستکم برای سه ماه وجود دارد.
– مشکل خواب علیرغم فرصت مناسب برای خواب روی میدهد.
– بیخوابی با دیگر اختلال خواب/ بیداری بهتر توجیه نمیشود و منحصرا در طول اختلال مزبور روی نمیدهد (مانند حملهی خواب، یک اختلال وابسته به تنفس، یک اختلال خواب/ بیداری ریتم شبانهروزی، یک بدخوابی).
– این بیخوابی مربوط به تاثیرات فیزیولوژیکی یک ماده (مانند یک داروی سوء مصرف، یک داروی پزشکی) نیست.
– اختلالات روانی و بیماریهای طبی همراه، توضیح کافی برای شکایت اصلی بیخوابی را فراهم نمیکند.
مشخص کنید اگر :
همراه با اختلال روانی غیرخواب، از جمله اختلالات مصرف مواد همراه با سایر اختلالات طبی.
همراه با یک اختلال خواب دیگر.
مشخص کنید اگر :
دورهای : علایم دستکم یک ماه اما کمتر از سه ماه دوام دارند.
پایدار : علایم سه ماه یا بیشتر دوام دارد.
راجعه : دو دوره یا بیشتر در یک بازهی یک ساله وجود دارد.
توجه : بیخوابی حاد و کوتاه مدت (یعنی علایم کمتر از سه ماه دوام دارند اما در دیگر موارد، تمام ملاکها از نظر فراوانی، شدت، ناراحتی و/ یا تخریب عملکرد وجود دارند) باید به عنوان سایر اختلالات خواب معین کدگذاری شود.
توجه : چه وقتی که بیخوابی به عنوان یک اختلال مستقل روی دهد و چه در مواردی که یا با اختلال روانی دیگر (مانند اختلال افسردگی اساسی)، بیماریهای طبی (مانند درد) یا اختلال خواب دیگر(مانند اختلال وابسته به تنفس) همراه باشد، تشخیص اختلال بیخوابی داده میشود. برای مثال، بیخوابی ممکن است در سیر رشد خودش با علایمی از اضطراب و افسردگی همراه باشد بدون آن که ملاکهای هر یک از این اختلالها برآورده شود. بیخوابی ممکن است به عنوان یک ویژگی بالینی یک اختلال روانی اصلیتر هم تظاهر کند. بیخوابی پایدار حتی ممکن است یک عامل خطر برای افسردگی و یک علت باقیهای شایع پس از درمان این اختلال باشد. در همابتلایی بیخوابی و یک اختلال روانی، ممکن است لازم باشد درمان هر دو اختلال را مدنظر قرار داد. با توجه به این سیرهای متفاوت، غالبا تعیین ماهیت دقیق رابطهی میان این تشخیصهای بالینی غیرممکن است و این رابطه ممکن است در طول زمان تغییر کند. بنابراین، با وجود بیخوابی و یک اختلال همابتلا، تعیین رابطهی علی میان این دو اختلال ضروری نیست. در عوض، تشخیص اختلال بیخوابی با تعیین همزمان اختلالات بالینی همابتلا انجام میشود. تشخیص بیخوابی همزمان فقط زمانی باید مدنظر قرار گیرد که بیخوابی آنقدر شدید باشد که توجه بالینی مستقل را ایجاب کند، در غیر این صورت، تشخیص جداگانه ضروری نیست.
اختلال پرخوابی :
– خودگزارشی خوابآلودگی مفرط (پرخوابی) علیرغم یک دورهی خواب اصلی که دستکم هفت ساعت به طول میانجامد، همراه با دستکم یکی از علایم زیر :
۱- دورههای راجعهی خواب یا چرتزدن در یک روز.
۲- یک دورهی طولانی بیش از نه ساعت خواب اصلی در هر روز که نیروبخش نیست(یعنی فرد را سرحال نمیآورد).
۳- اشکال در بیداری کامل پس از بیدارشدن ناگهانی.
– این پرخوابی دستکم سه بار در هفته به مدت دستکم سه ماه روی میدهد.
– این پرخوابی با ناراحتی چشمگیر یا افت کارکردهای شناختی، اجتماعی، شغلی یا دیگر حوزههای کارکردی مهم همراه است.
– این پرخوابی منحصرا در طول اختلال خواب دیگر (مانند حملهی خواب، اختلال خواب وابسته به تنفس، اختلال خواب/ بیداری ریتم شبانهروزی یا یک اختلال بدخوابی) روی نمیدهد یا با آن بهتر توضیح داده نمیشود.
– این پرخوابی مربوط به تاثیرات فیزیولوژیک یک ماده نیست (مانند یک داروی مورد سوء مصرف، یک داروی پزشکی).
– اختلالات روانی و پزشکی همزمان، شکایت اصلی پرخوابی را به خوبی توجیه نمیکنند.
مشخص کنید اگر :
همراه با اختلال روانی، از جمله اختلالات مصرف مواد
همراه با بیماریهای طبی
همراه با اختلال خواب دیگر
مشخص کنید اگر :
حاد : مدت اختلال کمتر از یک ماه است.
تحت حاد : مدت اختلال یک تا سه ماه است.
پایدار : مدت اختلال بیش از سه ماه است.
شدت کنونی را مشخص کنید :
شدت را بر اساس میزان اشکال در حفظ هشیاری طول روز مشخص کنید که با وقوع حملههای متعدد خوابآلودگی مقاومت ناپذیر در طول یک روز تظاهر میکند، برای مثال در حالت نشسته، در حال رانندگی، در حالات ملاقات با دوستان، یا در حال کار کردن.
خفیف : دشواری حفظ هشیاری طول روز ۲-۱ روز در هفته.
متوسط : دشواری حفظ هشیاری طول روز ۴-۳ روز در هفته.
شدید : دشواری حفظ هشیاری طول روز ۷-۵ روز در هفته.
حملهی خواب (نارکولپسی) :
– دورههای راجعه نیاز گریزناپذیر به خواب، فرو رفتن به خواب یا چرت زدن در طول یک روز. این رویداد باید دستکم سه بار در هفته و در طی سه ماه گذشته روی داده باشد.
– وجود دستکم یکی از موارد زیر :
۱- دورههای کاتاپلکسی (قوام باختگی) که بر اساس وقوع موارد ذیل دستکم چندبار در ماه مشخص میشود :
الف : در افراد دچار بیماری درازمدت، دورههای مختصر (چند ثانیه تا چند دقیقه) فقدان دوطرفه ناگهانی قوام عضلانی همراه با حفظ هشیاری وجود دارد که با خنده یا شوخی آغاز میشود.
ب : در کودکان یا در افراد با شروع شش ماهه، دورههای خود به خودی شکلک یا بازشدن آرواره همراه با بیرون زدن زبان یا هیپوتونی (افت قوام عضلانی) کلی بدون هر گونه عامل آغازگر آشکار هیجانی.
۲- نقص هیپو کرتین، آنگونه که با مقادیر واکنشپذیری ایمنی هیپوکرتین-۱ در مایع مغزی نخاعی (csf) مشخص میشود(کمتر یا معادل یک سوم مقادیر به دست آمده از آزمون افراد سالم با استفاده از همان ملاک، یا کمتر یا معادل pg/ml ۱۱۰). سطوح پایین هیپوکرتین-۱ در (csf)، نباید در زمینهی عفونت، التهاب یا آسیب مغزی حاد باشد.
۳- بر اساس خوابنگاری خواب شبانه، نهفتگی خواب حرکات سریع چشم (rem) کمتر یا معادل ۱۵ دقیقه است، یا یک آزمون نهفتگی خواب چندگانه میانگین نهفتگی کمتر یا معادل هشت دقیقه و دو یا چندبار دورههای REM در شروع خواب را نشان میدهد.
مشخص کنید اگر :
حملهی خواب بدون کاتاپلکسی اما همراه با نقص هیپوکرتین
حملهی خواب با کاتاپلکسی اما بدون نقص هیپوکرتین
حملهی خواب، ناشنوایی، آتاکسی مخچهای اتوزومال غالب
حملهی خواب، چاقی و دیابت نوع ۲ اتوزومال غالب
حملهی خواب ثانویه به یک بیماری طبی دیگر
شدت کنونی را مشخص کنید :
خفیف : کاتاپلکسی با بسامد اندک (کمتر از یک بار در هفته)، نیاز به چرت روزانه فقط یک یا دوبار در روز، و اختلال خفیف خواب شبانه.
متوسط : کاتاپلکسی یکبار در روز یا چند روز یکبار، خواب شبانهی آشفته و نیاز به چندین چرت روزانه.
شدید : کاتاپلکسی مقاوم به دارو یا چندین حمله در روز، خوابآلودگی تقریبا پایدار و خواب شبانهی آشفته (یعنی حرکتها، بیخوابی و رویابینی زنده).
اختلالات خواب مرتبط با تنفس :
طبقه اختلالات خواب مرتبط با تنفس دربرگیرندهی سه اختلال نسبتا مجزاست. وقفه یا کمبود تنفسی انسدادی خواب، وقفه تنفسی مرکزی خواب، کاهش تهویه مرتبط با خواب.
وقفه یا کمبود تنفسی انسدادی خواب :
ملاکهای تشخیصی :
– یکی از دو مورد (۱) یا (۲) :
۱- شواهد خوابنگاری مبنی بر وجود دستکم پنج وقفه یا کمبود تنفسی انسدادی در هر ساعت از خواب و هر کدام از علایم خواب زیر :
– آشفتگیهای تنفسی شبانه : خروپف کردن، خرخر کردن/ نفس نفس زدن، یا مکثهای تنفسی در طول خواب.
– خوابآلودگی طول روز، خستگی یا خواب غیرنیروبخش علیرغم فرصتهای کافی برای خواب که با اختلال روانی دیگر(از جمله یک اختلال خواب) بهتر تبیین نمیشود و قابل استناد به بیماریهای طبی دیگر نیست.
۲- شواهد خوابنگاری مبنی بر وجود پانزده وقفه و یا کمبود تنفسی انسدادی یا بیشتر در هر ساعت از خواب صرفنظر از علایم همراه.
شدت کنونی را مشخص کنید :
خفیف : شاخص وقفه یا کمبود تنفسی کمتر از ۱۵ است.
متوسط : شاخص وقفه یا کمبود تنفسی ۳۰-۱۵ است.
شدید : شاخص وقفه یا کمبود تنفسی بیش از ۳۰ است.
وقفهی تنفسی مرکزی خواب :
ملاکهای تشخیصی :
– شواهد خوابنگاری دربارهی وجود پنج وقفهی تنفسی مرکزی یا بیشتر در هر ساعت از خواب.
– اختلال خواب دیگری توضیح بهتری برای این اختلال نیست.
مشخص کنید اگر :
وقفهی تنفسی مرکزی با علت نامعین (ایدیوپاتیک) : با دورههای مکرر وقفهی تنفسی با کمبود تنفسی در طول خواب مشخص میشود که ناشی از تغییر در تلاش تنفسی است اما شواهدی از انسداد راه تنفسی وجود ندارد.
تنفس شین/ استوکس : الگوی تغییر دورهای اوج/ فرود در حجم هوای جاری که باعث وقفه یا کمبود تنفسی مرکزی با فراوانی دستکم پنج رویداد در ساعت همراه با برانگیختگی مکرر میگردد.
وقفهی تنفسی مرکزی همراه با مصرف مواد افیونی : بروز این زیر نوع به تاثیرات مواد افیونی روی مولدهای ریتم تنفسی در بصلالنخاع و نیز تاثیرات افتراقی کمبود اکسیژن در مقابل افزایش دی اکسیدکربن روی سائق تنفسی نسبت داده میشود.
شدت فعلی را مشخص کنید :
شدت وقفهی تنفسی مرکزی خواب بر حسب فراوانی مشکلات تنفسی و نیز وسعت اشباعنشدگی اکسیژن و انقطاع خواب همراه با آن (که به عنوان پیامد آشفتگیهای تنفسی مکرر بروز میکند)، درجهبندی میشود.
افت تهویه (هیپوونتیلاسیون) مرتبط با خواب :
ملاکهای تشخیصی :
– خوابانگاری نشانگر دورههایی از کاهش تنفس مرتبط با افزایش سطوح دی اکسیدکربن است (توجه : در نبود اندازهگیریهای عینی دیاکسیدکربن، سطوح پایین پایدار اشباعشدگی اکسیژن هموگلبین نامرتبط با رویدادهای وقفهی تنفسی/ کمبود تنفسی ممکن است نشانگر افت تهویه باشد).
– این آشفتگی با اختلال خواب کنونی دیگر، بهتر تبیین نمیشود.
مشخص کنید اگر :
افت تهویه (هیپوونتیلاسیون) با علت نامعین
افت تهویه (هیپوونتیلاسیون) آلوئولار مرکزی مادرزادی
افت تهویه (هیپوونتیلاسیون) مرتبط با خواب همابتلا
شدت کنونی را مشخص کنید :
شدت بر اساس میزان کمبود اکسیژن و افزایش دیاکسیدکربن موجود در طول خواب و شواهد آسیب عضوی نهایی ناشی از این ناهنجاریها (برای مثال نارسایی سمت راست قلب) درجهبندی میشود. وجود نابهنجاریهای گاز خون در طول بیداری، نشانگر شدت بیشتر است.
اختلالات ریتم شبانهروزی خواب/ بیداری :
ملاکهای تشخیصی :
– یک الگوی پایدار یا راجعهی آشفتگی خواب که در درجهی اول ناشی از دگرگونی دستگاه چرخهی شبانهروزی یا ناهماهنگی میان ریتم شبانهروزی درونزاد و برنامهی خواب/ بیداری موردنیاز محیط فیزیکی یا برنامهی حرفهای یا اجتماعی است.
– این آشفتگی خواب به خوابآلودگی مفرط یا بیخوابی یا هر دو میانجامد.
– این آشفتگی خواب باعث ناراحتیهای چشمگیر بالینی یا افت کارکرد اجتماعی، شغلی و دیگر حوزههای کارکردی مهم میگردد.
مشخص کنید اگر :
نوع تاخیر مرحلهی خواب : یک الگوی تاخیر شروع خواب و زمانهای بیداری، همراه با ناتوانی در به خواب رفتن و بیدار شدن در یک زمان زودتر مطلوب یا زمانی زودتر که به طور مرسوم مورد پذیرش است.
مشخص کنید اگر :
خانوادگی : یک سابقهی خانوادگی از تاخیر مرحلهی خواب وجود دارد.
مشخص کنید اگر :
با نوع خواب/ بیداری غیر ۲۴ ساعت همپوشانی دارد : نوع تاخیر مرحلهی خواب، ممکن است با دیگر اختلال خواب/ بیداری ریتم شبانهروزی یعنی خواب/ بیداری غیر ۲۴ ساعت همپوشانی داشته باشد.
نوع جلو افتادن مرحلهی خواب : الگویی از شروع خواب و اوقات بیداری پیش افتاده همراه با ناتوانی در بیدارماندن یا خوابیدن تا زمان مطلوب یا زمانهای خواب یا بیداری دیرتر که به طور مرسوم مورد پذیرش است.
مشخص کنید اگر :
خانوادگی : یک تاریخچهی خانوادگی از تقدم مرحلهی خواب وجود دارد.
نوع خواب/ بیداری نامنظم : یک الگوی خواب / بیداری آشفتهی زمانی، طوری که زمانبندی دورههای خواب و بیداری در سراسر دورهی ۲۴ ساعت متغیر است.
نوع خواب / بیداری غیر ۲۴ ساعت : یک الگوی چرخههای خواب/ بیداری که همزمان با محیط ۲۴ ساعت نیست همراه با یک تغییر پیوستهی هر روزهی شروع خواب و اوقات بیداری (غالبا دیرتر و دیرشدن زمانها).
نوع کار نوبتی : بیخوابی در طول دورهی اصلی خواب و/ یا خوابآلودگی مفرط (از جمله خواب ناخواسته) در طول دورهی اصلی خواب و یا خوابآلودگی مفرط (از جمله خواب ناخواسته) در طول دورهی اصلی بیداری مرتبط با یک برنامهی کار نوبتی (یعنی مستلزم ساعتهای کاری نامتناسب با زمانهای مرسوم).
نوع نامعین
مشخص کنید اگر :
دورهای : علایم مدت یک ماه اما کمتر از سه ماه دوام داشته است.
پایدار : علایم سه ماه یا بیشتر دوام داشته است.
راجعه : دو دوره یا بیشتر در یک بازهی یک ساله روی میدهد.
اختلالات برانگیختگی خواب غیرحرکات سریع چشم :
ملاکهای تشخیصی :
– دورههای راجعهی بیداری ناکامل از خواب که به ویژه در یک سوم ابتدایی دورهی اصلی خواب روی میدهد و با یکی از موارد زیر همراه است :
۱- خوابگردی : دورههای مکرر برخاستن از بستر در طول خواب و راهرفتن، در حین خوابگردی فرد چهرهای مات و خیره دارد. در برابر تلاشهای دیگران برای برقراری ارتباط با او نسبتا بیپاسخ است و فقط با تلاش فراوان میتواند بیدار شود.
۲- وحشتهای خواب : دورههای راجعهی بیدارشدنهای ناگهانی توام با وحشت، که معمولا با جیغ وحشتزدهای شروع میشود. ترس شدید و نشانههای برانگیختگی دستگاه عصبی خودکار از قبیل گشادی مردمک چشم، تاکیکاردی، تنفس سریع و تعریق در طول هر دوره وجود دارد. در برابر تلاشهای دیگران به منظور آرامکردن فرد در طول این دوره نسبتا بیپاسخ است.
– بیمار رویای تصویری چندانی به خاطر نمیآورد(برای مثال فقط یک صحنهی دیداری را به یاد دارد.)
– در مورد این دورهها فراموشی وجود دارد.
– این دورهها از نظر بالینی ناراحتی چشمگیر یا اختلال در کارکرد اجتماعی، شغلی یا دیگر حوزههای کارکردی مهم ایجاد میکند.
– این آشفتگی مربوط به تاثیرات فیزیولوژیک یک ماده (مانند سوءمصرف یک ماده، یک دارو) نیست.
– اختلالات روانی و طبی همراه، دورههای خوابگردی و وحشتهای خواب را توجیه نمیکند.
مشخص کنید اگر :
نوع خوابگردی
مشخص کنید اگر :
همراه با خوردن مرتبط با خواب
همراه با رفتار جنسی مرتبط با خواب (سکس سومنیا)
نوع وحشت خواب
اختلال کابوس:
– بروز مکرر رویاهای گسترده، بسیار ناراحت کننده که به خوبی به خاطر آورده میشوند و غالبا با تلاشهای مربوط به گریختن از تهدیدهای بقا، امنیت یا یکپارچگی جسمانی سروکار دارند و عموما در طول نیمهی دوم دورهی اصلی خواب روی میدهند.
– پس از بیدار شدن از این رویاهای ناراحت کننده، فرد به سرعت آگاه و هشیار میشود.
– این آشفتگی خواب، ناراحتی چشمگیر بالینی ایجاد میکند یا باعث افت کارکردهای اجتماعی، شغلی یا سایر حوزههای مهم کارکردی میشود.
– این علایم کابوس مربوط به تاثیرات فیزیولوژیک یک ماده (مانند سوء مصرف یک ماده، یک دارو) نیست.
– اختلالات طبی و روانی موجود، شکایت اصلی رویاهای ناراحت کننده را به خوبی تبیین نمیکند.
مشخص کنید اگر :
در طول شروع خواب
مشخص کنید اگر :
همراه با اختلالات غیر از خواب : از جمله مصرف مواد
همراه با بیماری طبی دیگر
همراه با اختلال خواب دیگر
مشخص کنید اگر :
حاد : طول دورهی کابوسها یک ماه یا کمتر است.
نیمهحاد : طول دورهی کابوسها بیش از یک ماه اما کمتر از شش ماه است.
پایدار : طول دورهی کابوسها شش ماه یا بیشتر است.
شدت فعلی را مشخص کنید :
شدت میتواند بر اساس فراوانی وقوع کابوسها رتبهبندی شود :
خفیف : به طور میانگین کمتر از یک دوره در هفته.
متوسط : یک دوره یا بیشتر در هفته ولی کمتر از کابوس در هر شب.
شدید : دورههای کابوس در هر شب.
اختلال رفتاری خواب حرکات سریع چشم :
– دورههای مکرر برانگیختگی در طول خواب همراه با آواگری و یا رفتارهای حرکتی پیچیده.
– این رفتارها در طول خواب حرکات سریع چشم (REM) روی میدهد و بنابراین معمولا بیش از ۹۰ دقیقه پس از شروع خواب بروز میکند و در بخشهای پسین دورهی خواب فراوانی بیشتری دارند و وقوع آنها در خلال چرتهای طول روز به ندرت روی میدهد.
– در بیدار شدن از این دوره، فرد کاملا بیدار و هشیار است و سردرگمی و اختلال موقعیتسنجی وجود ندارد.
– وجود هر کدام از موارد زیر:
۱- خواب (REM) در غیاب آتونی (بیقوامی) در ثبت خوابانگاری.
۲- وجود سابقهای حاکی از اختلال رفتاری خواب و یک تشخیص اثباتشدهی آسیب هستههای مغز (مانند اختلال پارکینسون، آتروفی دستگاه چندگانه).
– رفتارها باعث ناراحتی چشمگیر بالینی یا افت کارکرد اجتماعی، شغلی یا دیگر حوزههای مهم کارکردی شده است (که ممکن است باعث صدمه به خود یا همبستر فرد گردد).
– این آشفتگی را نمیتوان به تاثیرات فیزیولوژیک یک ماده (مثلا یک مادهی مورد سوء مصرف، یک دارو) یا یک بیماری طبی دیگر ربط داد.
– اختلالات روانی و طبی موجود، این دورهها را تبیین نمیکند.
سندرم پاهای بیقرار :
ملاکهای تشخیصی :
– یک میل قوی برای حرکت دادن پاها، غالبا همراه با یا در پاسخ به حسهای ناراحتکننده و ناخوشایند در پاها که با تمام موارد زیر مشخص میشود :
۱- میل قوی برای حرکت دادن پاها در طول دورههای استراحت یا بیحرکتی شروع یا بدتر میشود.
۲- میل قوی برای حرکتدادن پاها به طور نسبی یا کامل با حرکت دادن آن تسکین مییابد.
۳- میل قوی برای حرکتدادن پاها در غروب یا شب بدتر از طول روز است یا فقط در غروب یا شب روی میدهد.
– علایم بالا دستکم سه بار در هفته روی میدهد و دستکم سه ماه دوام دارد.
– علایم این تشخیص با ناراحتی چشمگیر یا افت قابل توجه در کارکردهای اجتماعی، شغلی، آموزشی، تحصیلی، رفتاری یا دیگر حوزههای مهم کارکردی همراه است.
– علایم این اختلال به سایر اختلالات روانی یا بیماری طبی (مانند آرتریت، ادم پا، ایسکمی محیطی، گرفتگی عضلات پا) مربوط نیست و با یک بیماری رفتاری (مانند ناراحتی وضعیت بدنی، حرکت دادن عادتی پا) بهتر تبیین نمیشود.
– این علایم مربوط به تاثیرات فیزیولوژیک یک مادهی مورد سوء مصرف یا دارو (مثلا آکاتیژیا یا ناآرامی) نیست.
اختلال خواب ناشی از مواد/ دارو :
– یک آشفتگی غالب و شدید در خواب.
– شواهدی از شرححال، معاینهی جسمانی یا یافتههای آزمایشگاهی دربارهی هر دو مورد (۱) و (۲) وجود دارد :
۱- علایم ملاک آشفتگی غالب و شدید در خواب، در طول مسمومیت از مواد یا بلافاصله پس از آن یا پس از محرومیت از یک دارو یا مصرف آن بروز میکند.
۲- ماده/ داروی موردنظر توانایی ایجاد علایم ملاک آشفتگی را دارد.
– این آشفتگی با یک اختلال خواب غیرمرتبط با مواد/دارو بهتر تبیین نمیشود. چنین شواهدی از یک اختلال خواب مستقل میتواند شامل موارد زیر باشد :
این علایم مقدم بر شروع مصرف دارو/ مواد است. این علایم مدت زمان قابل توجهی (مثلا حدود یک ماه) پس از پایان محرومیت حاد یا مسمومیت شدید دوام دارد. یا شواهد دیگری وجود یک اختلال خواب مستقل بیارتباط با ماده/ دارو را مطرح میکند(مانند سابقهای از دورههای راجعه بیارتباط با ماده/ دارو).
– این اختلال منحصرا در طول سیر یک دلیریوم روی نمیدهد.
– این اختلال باعث ناراحتی بالینی چشمگیر یا افت کارکردهای اجتماعی، شغلی یا دیگر حوزههای کارکردی مهم میگردد.
توجه : این تشخیص فقط زمانی به جای یک تشخیص مسمومیت یا محرومیت مواد باید داده شود که علایم مندرج در ملاک آشفتگی غالب و شدید در خواب در نمای بالینی برجسته است و علایم شدت کافی برای لزوم توجه بالینی را دارند.
مشخص کنید اگر :
نوع بیخوابی : با مشکلات به خواب رفتن یا حفظ خواب، بیداریهای مکرر شبانه یا خواب غیرنیروبخش مشخص میشود.
نوع بدخوابی : با رویدادهای رفتاری نابهنجار در طول خواب مشخص میشود.
نوع مرکب : با یک مشکل خواب ناشی از مواد/ دارو همراه با انواع چندگانهی علایم خواب مشخص میشود که هیچ علامتی غلبه ندارد.
مشخص کنید اگر :
با شروع در طول مسمومیت : این مشخصه باید زمانی استفاده شود که ملاکهای مسمومیت با مواد/ دارو برآورده میشود و علایم در طول مسمومیت بروز میکنند.
با شروع در طول قطع مواد/ محرومیت : این مشخصه باید زمانی استفاده شود که ملاکهای قطع/ محرومیت از مواد/ دارو برآورده میشود و علایم در طول قطع مواد/ دارو یا کمی پس از آن بروز میکنند.
سایر اختلالات بیخوابی معین :
این طبقه در مورد تظاهراتی به کار میرود که در آنها علایم مشخصهی اختلال بیخوابی وجود دارد و سبب ناراحتی چشمگیر بالینی یا تخریب کارکرد اجتماعی، شغلی یا سایر حوزههای مهم کارکردی شده است، اما این علایم، ملاکهای کامل برای اختلال بیخوابی یا هر نوع اختلال دیگر در طبقهی تشخیصی خواب/ بیداری را برآورده نمیکند. طبقهی سایر اختلالات خواب معین در موقعیتهایی به کار میرود که بالینگر تصمیم میگیرد که دلیل معینی ارائه کند که بر اساس آن فرد ملاکهای اختلال بیخوابی یا هر نوع اختلال خاص خواب/ بیداری را احراز نمیکند. این امر با ثبت سایر اختلالات خواب معین انجام میشود که پس از آن دلیل اختصاصی (مانند اختلال بیخوابی گذرا درج میشود. نمونه تظاهراتی که میتوان آنها را تحت عنوان سایر اختلالات معین طبقهبندی کرد عبارتند از :
۱- اختلال بیخوابی گذرا : مدت آن کمتر از سه ماه است.
۲- محدود به خواب غیرنیروبخش : شکایت غالب، خواب غیرنیروبخش است که با دیگر علایم خواب از قبیل مشکل به خواب رفتن یا حفظ خواب همراه نیست.
اختلال بیخوابی نامعین :
این طبقه در مواردی به کار میرود که در آن علایم مشخصهی اختلال بیخوابی وجود دارد و ناراحتی چشمگیر بالینی یا تخریب کارکرد اجتماعی، شغلی یا دیگر حوزههای مهم کارکردی را باعث میشود، اما ملاکهای کامل اختلال بیخوابی یا هر نوع اختلال دیگر در طبقهی تشخیصی اختلالات خواب/ بیداری را احراز نمیکند. طبقهی اختلال بیخوابی نامعین در مواقعی به کار میرود که بالینگر تصمیم میگیرد که دلیل برآورده نشدن ملاکهای اختلال خواب یا یک اختلال خواب/ بیداری معین را بیان نکند، و شامل تظاهراتی است که در آنها برای انجام یک تشخیص اختصاصیتر اطلاعات کافی وجود ندارد.
سایر اختلالات پرخوابی معین :
این طبقه در مواردی به کار میرود که در آن علایم مشخصهی اختلال پرخوابی باعث ناراحتی چشمگیر یا تخریب کارکرد اجتماعی، شغلی یا دیگر حوزههای مهم کارکردی میگردد اما ملاکهای کامل اختلال پرخوابی یا هر نوع دیگر طبقهی تشخیصی اختلالات خواب/ بیداری را برآورده نمیکند. طبقهی سایر اختلالات پرخوابی معین در موقعیتهایی به کار میرود که در آن بالینگر تصمیم میگیرد که دلیل اختصاصی را بیان کند که بر اساس آن فرد ملاک اختلال پرخوابی یا هر نوع اختلال خواب/ بیداری معین را برآورده نمیکند. این امر با ثبت سایر اختلالات پرخوابی معین انجام میشود که به دنبال آن دلیل اختصاصی ارائه میشود(برای مثال پرخوابی با دوام کوتاه) مانند آنچه در سندرم کلین- لوین دیده میشود.
اختلال پرخوابی نامعین :
این طبقه در مواردی به کار میرود که در آن علایم مشخصهی اختلال پرخوابی وجود دارد و ناراحتی بالینی چشمگیر و تخریب کارکرد اجتماعی، شغلی یا دیگر حوزههای مهم کارکردی را باعث میشود اما ملاکهای
کامل اختلال پرخوابی یا هر نوع اختلال دیگر را در طبقهی تشخیصی اختلالات خواب/ بیداری برآورده نمیکند. طبقهی اختلال پرخوابی نامعین در موقعیتهایی به کار میرود که در آن بالینگر تصمیم میگیرد که دلیل برآورده نشدن ملاکهای اختلال پرخوابی یا یک اختلال خواب/ بیداری معین را بیان نکند و نیز مواردی که در آن برای تشخیص اختصاصیتر اطلاعات کافی وجود ندارد.
سایر اختلالات خواب/ بیداری معین :
این طبقه در مواردی به کار میرود که در آن علایم مشخصهی یک اختلال خواب/ بیداری وجود دارد و باعث ناراحتی بالینی چشمگیر یا تخریب کارکرد اجتماعی، شغلی یا دیگر حوزههای مهم کارکردی میگردد اما ملاکهای کامل هیچکدام از اختلالات طبقهی تشخیصی اختلالات خواب/ بیداری را برآورده نمیکند و با یک تشخیص سایر اختلالات بیخوابی معین یا سایر اختلالات پرخوابی معین انطباق ندارد. طبقهی سایر اختلالات خواب/ بیداری معین در مواردی به کار میرود که بالینگر تصمیم میگیرد که دلیل معینی ارائه کند که بر اساس آن فرد موردنظر ملاکهای هیچ اختلال مشخص خواب/ بیداری را برآورده نمیکند. این امر با ثبت سایر اختلالات خواب/ بیداری معین انجام میشود و به دنبال آن دلیل اختصاصی مربوطه ذکر میگردد(مثلا برانگیختگیهای مکرر در طول خواب حرکات سریع چشم بدون خوابنگاری با یا سابقهی پارکینسون یا سایر هستههای مغز.
اختلال خواب/ بیداری نامعین :
این طبقه در مواردی به کار میرود که در آن علایم مشخصهی یک اختلال خواب/ بیداری وجود دارد و باعث ناراحتی چشمگیر بالینی یا تخریب کارکرد اجتماعی، شغلی یا دیگر حوزههای مهم کارکردی میگردد اما ملاکهای کامل هیچکدام از اختلالات طبقهی تشخیصی اختلالات خواب/ بیداری را برآورده نمیکند و با یک تشخیص اختلال بیخوابی نامعین یا اختلال پرخوابی نامعین انطباق ندارد. طبقهی اختلال خواب/ بیداری نامعین در موقعیتهایی به کار میرود که بالینگر تصمیم میگیرد دلیل برآورده نشدن ملاکهای یک اختلال خواب/ بیداری معین را بیان نکند و شامل مواردی است که در آنها اطلاعات کافی برای گذاشتن یک تشخیص اختصاصیتر وجود ندارد.
همبودی (هم ابتلایی) :
اختلالات روانپزشکی گوناگونی اغلب با بیخوابی هستند. تقریبا نود درصد بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بیخوابی دارند. یکی از مهمترین نگرانیها این است که بیخوابی یک عامل خطر مستقل خودکشی در مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی است. بیخوابی همچنین پیشبینی میکند که چه کسانی بعد از یک تروما به اختلال استرس پس از سانحه مبتلا خواهند شد. در مورد اختلال دوقطبی، کمبود خواب ممکن است دورهی مانیا را تسریع کند.
اختلالاتی که معمولا با انواع گوناگون اختلالات خواب همراه هستند :
اختلال بیخوابی :
اختلال دوقطبی، اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسردگی اساسی، اختلال استرس پس از سانحه، اسکیزوفرنی.
اختلال خوابآلودگی مفرط :
اختلال دوقطبی، اختلالات افسردگی (به ویژه افسردگی فصلی)، اختلالات تخریبکنندهی عصبی (نورودژنراتیو)، اختلالات مصرف مواد(محرکها).
نارکولپسی :
اضطراب، اختلالات افسردگی، وقفهی تنفسی انسدادی خواب، سردرد، هیپرلیپدمی، پرفشاری خون، چاقی، نوروپاتی محیطی، بیماری تیروئید، سایر اختلالات غدد درونریز(اندوکرینوپاتیها).
اختلالات تنفس مرتبط با خواب :
اختلالات اضطرابی، دمانس، اختلالات خلقی، اختلال استرس پس از سانحه، اختلالات روانپریشی، بیماری قلبی/ عروقی، دیابت ملیتوس، نارسایی قلبی، پرفشاری خون، چاقی.
اختلالات ریتم شبانهروزی خواب/ بیداری :
افسردگی، اختلالات تخریبکنندهی عصبی، اختلالات عصبی/ رشدی، اختلالات شخصیت، اختلالات علایم جسمی، کوری، بیماری قلبی/ عروقی، دیابت ملیتوس، بیماری معدی/ رودهای، اختلالات مصرف مواد.
بدخوابیها و اختلالات حرکتی مرتبط با خواب :
خوابگردی :
اختلال وسواس فکری/ جبری، افسردگی اساسی.
اختلال کابوس :
اختلال استرس پس از سانحه، اختلال استرس حاد، اسکیزوفرنی، اختلالات اضطرابی، اختلالات شخصیت، داغدیدگی، درد، اختلالات تخریبکنندهی عصبی، بیماری قلبی/ عروقی.
اختلال رفتاری خواب rem :
نارکولپسی :
اختلالات تخریبکنندهی عصبی.
سندرم پاهای بیقرار :
افسردگی، اضطراب، اختلالات توجه، کمبود آهن.
رویکردهای درمانی اختلالات خواب/ بیداری :
درمانهای دارویی، درمان شناختی/ رفتاری، Rtms، بهداشت همگانی خواب، درمان کنترل محرک، درمان محدودیت خواب، درمان آرامسازی، درمان شناختی، نوردرمانی، درمانهای رفتاری، کرونوتراپی از جمله درمانهای موثر در اختلالات بیخوابی میباشد.
منابع :
Wang, S., Lan, Y., Liu, Z., Xu, S., & Wu, X. (2023). Effects of different interventions on insomnia in adults: Systematic review and network meta-analysis. Journal of Psychiatric Research.
– راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی(ویرایش پنجم)، انجمن روانپزشکی امریکا، رضاعی و همکاران (1393).
– خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک، رابرت بولاند و همکاران، ترجمه : فرزین رضاعی و همکاران (۲۰۲۲).